حداکثر مرزهای قدرت قانون گذاران محدود به خیر و صلاح همگانی جامعه است. هدف نهایی چنین قدرتی چیزی جز مراقبت نیست، و از این رو، هرگز نمی تواند حقی برای نابودی، به اسارت درآوردن و یا، از روی طرح و نقشه، فقیر و تهی دست کردن رعایا داشته باشد. الزامات قانون طبیعت در جامعه متوقف نمی شود، بلکه تنها در بسیاری موارد به قوانین انسانی نزدیک و کیفرهای شناخته شده به آن اضافه می شود که مراقبت و نظارت بر آن قوانین را تقویت کند. از این رو، قانون طبیعت قانونی ابدی برای همه انسان ها، قانون گذاران و دیگران است. مقرراتی را که قانون گذاران برای اعمال و رفتار دیگران و خود وضع می کنند باید با قانون طبیعت، یعنی با خواست خداوند، هماهنگ باشد. از آن جا که این قانون حکم یک بیانیه را دارد و بنیان و اساس قانون طبیعت حفظ و مراقبت از نوع بشر است، هر حکم انسانی که علیه آن باشد نمی تواند خوب یا ارزشمند به شمار آید.