افکار خودآیند، اغلب به صورت کوتاه و مختصر ظاهر میشوند و تنها از چند کلمه اساسی شکل میگیرند و به صورت تلگرافی بیان میشوند. تنهایی، مریضی، نمیتونم تحمل کنم… سرطان… خوب نیست. یک کلمه یا یک عبارت کوتاه به عنوان برچسبی برای گروهی از خاطرات دردناک، ترسها یا خود سرزنشیها عمل میکنند.
فکر خودآیند لزوما کلامی نیستند؛ ممکن است به صورت تصویر بصری کوتاه، صدا یا بوی تجسم شده یا احساس فیزیکی باشد. برای نمونه، فردی که از ارتفاع میترسید تصویر کوتاهی از کج شدن کف اتاق در ذهنش شکل گرفت و این احساس به او دست داد که انگار به سمت پنجره سر میخورد. این فانتزی لحظهای هر زمان که بالاتر از طبقه سوم میرفت باعث ایجاد اضطراب حاد در او میشد.
گاهی یک فکر خودآیند، بازآفرینی کوتاه یک رویداد گذشته است. برای نمونه یک فرد افسرده مدام راه پله میسیز را میدید که شوهرش برای اولین بار او را در آنجا ترک کرده بود. تصویر این راه پله کافی بود تا همۀ احساسهای مرتبط با از دست دادن شوهرش برانگیخته شوند.