به طور کلی در رابطه با عزت نفس دو نوع مشکل وجود دارد: مشکل موقعیتی و مشکل شخصیتی. عزت نفس پایین موقعیتی، فقط در زمینههای خاصی خود را نشان میدهد. به عنوان مثال ممکن است فردی به خود به عنوان یک والد، یک فرد خوش صحبت و یا یک شریک جنسی اطمینان داشته باشد اما در موقعیتهای کاری در انتظار شکست باشد. فرد دیگری ممکن است از لحاظ اجتماعی خود را بیعرضه بداند، در حالی که در شغلش خود را توانمند و قوی ببیند. عزت نفس پایین شخصیتی، معمولا در تجارب اولیه سو استفاده یا طرد شدن ریشه دارد. در این مورد، این حس مشکل داشتن کلیتر است و ممکن است بسیاری از جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. تکنیکهای بازسازی شناختی برای رفع عزت نفس پایین موقعیتی بسیار مناسب هستند. در این تکنیک ها، هدف روبرو کردن فرد با تحریفهای شناختی است و سعی بر این است تا بیشتر بر نقاط مثبت تأکید شود تا نقاط منفی، و در نهایت در این تکنیک ها، رشد مهارتهای خاص برای مدیریت اشتباهها و انتقادها مورد توجه قرار میگیرد.