وقتی حضور هر روزه سر کار خسته کننده می شود، وقتی تیمتان از هدفی باز می ماند، وقتی سازمانتان با مشکلی جدی مواجه می شود (که قطعا پیش خواهد آمد) آیا کارکنانتان می دانند بخشی از موجودیتی بزرگتر هستند؟
اگر قصه هایتان را تعریف کنید، خواهند دانست. قصه درست را که پیدا کنید، روایت کردن به دنبالش خواهد آمد. چند بار تا به حال در کنار دوستی نشسته اید و قصه بافته اید؟ شاید قصه ای دلگرم کننده از فرزندتان گفته اید یا قصه ای سوزناک در مورد رابطه تان. شکی نیست آن قصه را به شیوایی استادی ماهر تعریف کرده اید. چون استاد هستید! برای انسان ها، قصه سرایی توانایی ای طبیعی است. تنها چیزی که نیاز دارید این است که از سر راه خود کنار بروید. تقریبا هیچ یک از مشکلات قصه سرایی، مربوط به خود قصه نیست، بلکه مشکل راوی است که سر راه قصه قرار می گیرد. قصه ای حقیقی بیابید که خودتان حسش می کنید و آن موقع قصه خودش را روایت خواهد کرد.
هر کسی در کسب و کارش شکافی دارد که می خواهد پر کند، و قصه خوب همان پلی است که به درد این شکاف می خورد.
مدام می شنویم که قصه جدیدترین و بزرگ ترین ابزار تجارت است و از قصه گویی هر کاری ساخته است: از کمک به رهبران برای برقراری ارتباط گرفته تا انگیزه دادن به تیم های فروش و جذب مشتریان رقبا. فقط سؤال این جاست که چه قصه هایی باید گفت؟ و مهم تر اینکه چطور باید گفت؟
«قصه سرایی مهارت مهمی در کسب و کار است، داده ها را متقاعد کننده تر و ارتباط را کارآمدتر می کند، کیندرا هال، در قصه هایی که می چسبند قصه سرایی را برای همه آسان کرده است. مجبور نیستید نویسنده ای عالی باشید تا قصه هایی فوق العاده تعریف کنید؛ فقط باید بدانید چطور قصه هایی بگویید که بچسبند.»
«هر شغلی که دارید و در هر مقطعی از مسیر شغلی تان که هستید، باید این کتاب را همین حالا بخوانید. کتاب کیندرا هال کارساز است، مطالب درستی دارد و جذبتان می کند.»