جامعهشناسی در اروپا با نظرگاهها و تئوریهای مختلفی مواجه شده است. اما در ایران، خوانشهای خاصی از برخی از این دیدگاهها وجود دارد که ممکن است با خوانش اصلی اروپایی تفاوت داشته باشد. از این میان، خوانشهای موجود از دورکیم، جامعهشناس بزرگ فرانسوی، خصوصا به دلیل تأثیرگذاری نظریات پارسونز، به چالش کشیده شده است.
اما چه چیزی باعث میشود که همچنان نیاز به بازخوانی و تجدید نظر در مورد آرای دورکیم وجود داشته باشد؟ «همبستگی اجتماعی و دشمنان آن»، نوشته آرمان ذاکری، پاسخهایی به این پرسش ارائه میدهد.
کتاب با بیان مسئله مهمی آغاز میشود: در ایران، درک و تفسیر درستی از دورکیم وجود ندارد. این نه تنها به تاریخچه جامعهشناسی در ایران برمی گردد، بلکه به میزان تأثیرپذیری از خوانشهای خارجی نیز مربوط است. ذاکری توضیح میدهد که دورکیم نه تنها به مسئله همبستگی اجتماعی پرداخته است، بلکه نظریاتی برای مقابله با اتمیزاسیون و فاشیسم ارائه داده است.
دورکیم به شدت تأکید داشته است بر نقش نهادهای واسط، مانند اصناف و اتحادیه ها. این نهادها، به عقیده او، هسته مرکزی دموکراسیهای مدرن را تشکیل میدهند. آنها مانع از شکل گیری دولتهای توتالیتر و جوامع تودهوار میشوند و باعث میشوند افراد در یک جامعه متنوع و پیچیده با یکدیگر همبستگی پیدا کنند.
به طور کلی، «همبستگی اجتماعی و دشمنان آن» مسیری را نشان میدهد که از طریق آن میتوان به یک جامعهشناسی جدید و متمرکز بر مسائل محوری جوامع مدرن رسید. این کتاب نه تنها به بازخوانی نظریات دورکیم میپردازد، بلکه راههایی را برای استفاده از این نظریات در مواجهه با مسائل جامعهی امروزی ایران پیشنهاد میدهد.