جیمز پترسون" نویسنده کتاب های "من جوکم" و " من حتی جوکترم" این بار هم با این کتاب بامزه، شما رو حسابی تحت تاثیر قرار می ده. این داستان در عین این که کمی تخیلیه، به زندگی واقعی ما هم نزدیکه!
درواقع مشکلاتی که سامی در برقراری ارتباط با داداش رباتش داره و تلاشی که برای بردن اون به اجتماع می کنه، یه جورایی داستان زندگی خیلی از ماهاست!
توجه: این یه داستان واقعیه! خیییلی واقعی! اونم از زندگی ربات ها!
فکر کن مامانت یه پروفسور خلاق باشه که هی ربات میسازه! معلومه دیگه... خونه تون پرررر می شه از ربات های عجیب و غریب! ربات صبحانه ساز، ربات خونه تمیزکن، ربات فوتبالیست چمن زن، ربات گیتار زن...! وااای زندگی با این همه ربات حتمن خیلی خیلی خیلی باحاله، نه..!؟
اما مثل اینکه خیلی هم باحال نیست، یعنی "سامی" می گه که اصلن اصلن اصلن هم باحال نیست! مخصوصن این که مامانش به تازگی بدجوری سورپرایزش کرده! شوخی می کنی!؟! یه داداش ربات که باید باهاش بری مدرسه!؟!؟ مگه میشه یه ربات برادر آدم بشه؟ بدتر از این نمیشه...! توی مدرسه چه اتفاقایی قراره بیفته؟