این که چرا روانشناسی معلولیت توانبخشی (روانی) به عنوان یکی از ارکان توانبخشی به طور مستقل نبوده و سرفصلی جدا ندارد، شاید به دلیل اهمیت، گستردگی و جامعیت کار آن باشد و توجه به ابعاد آن علاوه بر وظیفه فرد، روانشناس، تکلیف تمام اعضای گروه توانبخشی است؛ زیرا آنچه که در درجه اول تضمین کننده روند بهبود خدمات توانبخشی در فرد معلول است روحیه پذیرندگی نسبت به وضعیت به وجود آمده در اوست. به عبارت ساده تر، هرجا که فرد معلول و اطرافیان او شرایط عارض شده را پذیرفته، با روحیهای معقول و منطقی به دنبال شیوهای برای کنار آمدن با وضعیت جدید باشند. اقدام توانبخشی به بهترین نحو موثر واقع میشود و هرجا که فرد مبتلا به معلولیت و اطرافیان او با عارض شدن این پدیده دچار یاس سراسیمگی و بحران باشند. تا زمانی که روحیه مخرب و آسیبزا باقی است، حتی بالاترین تکنیکها و امکانات توانبخشی قادر نخواهد بود کمک موثری به فرد دچار معلولیت کند.
توانبخشی روانی روانشناسی معلولیت، به مجموعه اقداماتی اطلاق میگردد که در جهت کاهش بحرانهای عصبی روانی عارض شده از معلولیت در فرد مبتلا و خانواده او به انجام میرسد و در تلاش است تا سازگاری فرد و اعضای خانواده را با شرایط پیش آمده تسهیل سازد.