ما وقتی شروع به جمع آوری داستان های واقعی از وظایف مادری کردیم، تارنما و خبرنامه ای در اینترنت ایجاد و شروع به ارسال آن به گروه ها به نقاط دور دست کردیم تا راه حل حقیق را از متخصص های واقعی به دست آوریم. کاوش های عمیقی انجام دادیم. پرسش نامه ها و نظرسنجی های جهانی منتظر کردیم. با مادرهایی در کتابخانه ها و کتابفروشی ها، فروشگاه های بزرگ، مدرسه ها و سالن های آرایشی از اوهایو تا کالیفرنیا و از ماین تا مونتانا گفت و گو کردیم.
چه معدن مادرانه ای کشف کردیم! ما پی بردیم که مادرهایی از سرتاسر امریکا، اروپا و استرالیا و سایر کشورها، همان احساس ما را دارند. این موضوع در ابتدا باعث تعجب ما شد: آیا معلم مدرسه ای در آریزونا، وکیلی در تگزاس، یا نقاشی در فرانسه، مادرهای جدید، همه در جنگ یکسانی گرفتارند؟ همه ما طالب بهترین چیزها برای فرزندان و خانواده های خود هستیم، با وجود این اغلب در این راه خود را گم می کنیم. مادرهای شاغل و خانه دار، پیر و جوان، منظم و نامنظم، همه احساس می کنند آرزوی آن ها برای رسیدن به کمال به خواب رفته است.
از لابه لای داستان های این خانم ها نکته بزرگی کشف کردیم: مادرها هم نیاز به استراحت دارند! ممکن است غرغرو باشند، اما فقط به یک زنگ تفریح نیاز دارند. شاید هم شادمانه با تمام قوا به پیش می تازند و فقط نیازمند یک تنفس کوتاه هستند. اغلب آن ها سبب تلاش خیلی شدید، از پا در می آیند، و برای حفظ تعادل نیاز دارند باتری هایشان را دوباره شارژ کنند. گاهی اوقات لازم است دکمه مکث (پاز) آنها را فشار دهیم تا بتوانند خودشان را دوباره پیدا کنند.خلاصه مطلب این است که استراحت چیز خوبی است و کمی خودخواه بودن همیشه بد نیست.