مهدویت، ظهور منجی عدالت گستر، عقیدهای است بس شورآفرین و شوقبرانگیز! از این رو همواره برخی سودجویان از این انگیزۀ مردمی بهره گرفته و با سوء استفاده از نادانی عوام، خود یا کسان دیگری را به جای منجی موعود به مردم معرفی کرده و آنان را از مسیر درست به بیراهه کشانیدهاند. در این کتاب با موعود نمایان در آیین یهود و مسیحیت و نیز در اسلام - که در طول تاریخ ادعای مهدویت کردهاند- آشنا میشویم.
صفحه 22
پس از درگذشت حضرت موسی بنیاسرائیل دچار حوادث تلخی شدند. پیامبران بنیاسرائیل به آنان بشارت دادند که در آینده، خداوند ماشیح (همان مسیح) را به سوی آنها خواهد فرستاد که دین خدا را زنده و آنان را نجات خواهد داد. در پی این بشارت، یهودیان بسیاری به دروغ ادعا کردند همان فرستادۀ موعود هستند.
صفحه 40
شبتای صبی (جوانی یهودی از شهر ازمیر ترکیه) در سن 22 سالگی خود را به عنوان منجی بنیاسرائیل معرفی کرد. او اسم اعظم الاهی را که ذکر ان برای یهودیان حرام است، بر زبان آورد و به دنبال این حرکت، معلمش او را تکفیر کرد و از ازمیر تبعید نمود. این امر او را در مظلومیت قرار داد و احترام و نفوذ او گسترش یافت.
صفحه 59
ابن تومرت (485- 524 ق) مدعی مهدویت در مغرب دور (مراکش کنونی) است. او برای ایجاد آمادگی در مردم برای ادعاهایش، همه جا اخبار متعدد درباره مهدی منتظر را نقل میکرد و همزمان مردم را علیه حکومت مراکش به جهاد تشویق مینمود. پس از این، اعلام کرد که من همان مهدی معصوم منتظرم و از مردم خواست با او بیعت کنند. او حکومت "موحدون" را تأسیس کرد که تا سال 667 ق. ادامه پیدا کرد.
صفحه 76
اسماعیلیه گروهی جدا شده از شیعیان امامی هستند که به امامت اسماعیل فرزند ارشد امام صادق علیهالسلام اعتقاد دارند. اسماعیل قبل از شهادت امام صادق از دنیا رفته بود، اسماعیلیه گفتند او همان موعود شیعه است و غیبت کرده است و نخواهد مرد تا ظاهر شود و زمین را پر از عدل و داد کند. باید دانست این اندیشه بر خلاف رضایت اسماعیل بود و او چنین ادعایی نداشت.
صفحه 100
مدعیان دروغین که در طول تاریخ گروهی را به دور خود جمع میکردند، منشاء ایجاد فرقههایی میشدند. ادعای یکی از این مدعیان در ایران به جریان بابیت و سپس بهائیت منجر شد که پیروانی متعصب دارد و از این رو شایسته نقد و بررسی بیشتر است. در این فصل با غائله بابیان و در ادامه با بهائیان و تبیین عقاید آنها آشنا خواهیم شد.
صفحه 143
علی محمد شیرازی در سال 1260 ق. در شیراز ادعای بابیت (واسطۀ بین مهدی موعود و مردم) کرد. پس از جمع شدن عدهای به دور او، وی آنان را علیه حکومت تحریک کرد و پیروانش چند جنگ داخلی راه انداختند. او در اواخر عمر کوتاهش، ادعای مهدویت کرد و با نوشتن کتاب بیان خود را آورندۀ دین جدید دانست. حکومت ایران، که او را منشاء همۀ جنگ ها می دانست، او را اعدام کرد.