انسان امروزی با تکیه روزافزون بر یافته ها و ابزارهای علمی خود و تلاش برای حل تمام مشکلاتش از طریق شیوه های علمی، بیش از هر زمان دیگری احساس تنهایی می کند. او با دور شدن و بیگانگی روزافزون از طبیعت واقعی خود، راه کسب آرامش و امنیت روحی و روانی خود را در محدود کردن هرچه بیش تر روابط با هم نوعان یافته است. اما در واقع وی با دوری گزیدن از دیگران، سلامت روحی و روانی خود را به شدت در معرض خطر قرار داده است. «اصل رابطه شفا» شیوه ای است که به انسان امکان می دهد موانع و محدودیت های درونی خود را شناسایی کند؛ برنامه ای گروهی که درباره یک درد یا انگیزه مشترک شکل می گیرد و به صورت هدفمند راه کسب توانمندی برای حل مشکلات موجود را به انسان نشان می دهد، برای مثال رویارویی با عوامل سستی و رخوت در بنیان خانواده ها و روابط متقابل آن ها می تواند یک انگیزه یا درد مشترک برای بسیاری از افراد باشد.