آموزش عالی در کشور ما دوران تحول خاص و با اهمیتی را گذرانده و در آغاز سده بیست و یکم میلادی شتاب بیشتری گرفته است. گذر از این دوره که به زعم متخصصین نیاز به یک تحول ملی دارد می تواند کشور را به کمک برنامه های توسعه و آموزش های آینده گرا و همه جانبه وارد مرحله نوینی از پیشرفت اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کند. در این راستا، انتظار می رود فرآیند آموزش و پژوهش در نهادها و مراکز آموزش عالی جامعه به گونه ای جوانان را تحت تربیت قرار بدهد که استعدادهای درونی افراد را برای بسیج و به کارگیری امکانات موجود در جامعه شکوفا سازد. در این صورت است که می توان منابع انسانی را سرمایه انسانی تلقی کرد. (گری بیکر، 2012، ص18) و براساس آن برنامه های توسعه همه جانبه را نه با تکیه بر سرمایه های مادی بلکه بر محور انسان و علم و پژوهش به عنوان منبع زاینده سرمایه و ثروتی پایان ناپذیر، تدوین نمود (قورچیان، 1393، ص192). در کشورهایی که دارای جمعیت جوان هستند یکی از نیازهای توسعه منابع انسانی گسترش آموزش های کاربردی و توسعه و غنی سازی مراکز پژوهش است. گسترش اینگونه نهادها علاوه بر هموار کردن اجرای برنامه های توسعه منابع انسانی، در سطح ملی، آثار قابل ملاحظه ای در جهت توسعه منطقه ای و محلی دارد. این مسئله با گسترش کیفی آموزش و توسعه کاربردی پژوهش و غنی سازی آن میسر است. جمله معروفی وجود دارد که تأکید می کند. هر کار بزرگ همسایه رنج بزرگ است و انسان های اندیشه ورز و روشمند بازیگر و فعال صحنه زندگی اند و انسان ها غافل و خمود که از روش ها بهره نبرده اند تماشاگر منفعلند. نویسنده این اثر اذعان دارد که نظر به اینکه این کتاب را در مورد روش شناسی کیفی ارائه داده است واز قول همکار ومشاور اثر بیان می کند که این محتوا خواننده را به صورت یک مخاطب مشارکتی درگیر خود می کند. و تاکید می کند که در نهایت خواننده ی این کتاب در مورد آن قضاوت خواهد کرد. نویسنده در معرفی اثر خویش تاکید می کند که این اثر، یک رویکرد عملی دارد.