اولین نسخۀ این کتاب در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید. ما به این دلیل تصمیم گرفتیم این کتاب را بنویسیم که نتوانستیم هیچ کتاب دیگری در زمینه روانشناسی شناختی کاربردی پیدا کنیم و این وضعیت به طور عمده امروزه نیز همچنان به همان منوال است. کتابهای زیادی در زمینه روانشناسی شناختی وجود دارد، اما تعداد معدودی از آنها به خصوص با کاربرد روانشناسی شناختی در موقعیتهای زندگی واقعی سروکار دارند. این وضعیت به نسبت تعجبآور است، اما احتمالا انعکاس دهنده این واقعیت است که روانشناسی شناختی کاربردی یک علم به نسبت جدید است که صرفا در ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته تبدیل به یک حیطه پژوهشی اصلی شده است. با این حال، این واقعیت کم کم پذیرفته شده است که روانشناسان شناختی در زمینه عملکرد شناختی در موقعیتهای زندگی واقعی حرفهای مفیدی برای گفتن دارند. یکی از پیامدهای فقدان کتابهای روانشناسی شناختی کاربردی، این است که توافق روشنی درباره این که کدام موضوعات باید در یک چنین کتابی آورده شوند وجود ندارد. بنابراین مجبور شدیم خودمان این کار را انجام دهیم. در ویرایش نخست کتاب تلاش کردیم مهمترین مثالهای کاربرد پژوهشها در زمینه روانشناسی شناختی کاربردی که میتوانستیم تصور کنیم گرد هم آوریم. فصلهایی دربارۀ بهبود اثر بخشی یادگیری و مرور برای آزمون بهبود دقت شاهدان عینی شناسایی چهره و مجموعه عکسهای پلیس و بهینهسازی عملکرد افرادی که تحت فشار استرس یا با ورودیهای چندگانه کار میکنند (همچون افرادی که در برجهای مراقبت ترافیک هوایی را کنترل میکنند) وجود داشت. همچنین فصلهایی دربارۀ تأثیر مواد مخدر و چرخهای زیست شناختی بر عملکرد شناختی و همچنین در زمینه عواملی که میتوانند باعث خطا در تصمیم گیری شوند وجود داشتند. این موارد همگی حیطههایی هستند که یافتههای روانشناسان شناختی در آن در عمل در دنیای واقعی به کار رفته است و شما متوجه خواهید شد که همۀ این موضوعات را در این ویرایش جدید حفظ کرده ایم. با این حال چندین موضوع جدید را به خصوص در پاسخ به بازخوردهایی که از خوانندگان و افرادی که در چند سال گذشته کتاب ما را مرور کردهاند اضافه کرده ایم.