عشق، به یکدیگر خیره شدن نیست، با هم در یک جهت نگریستن است. (آنتوان دو سنت اگزوپری)
یکی از بنیادیترین و جهان شمولترین تمایلات بشری، میل به داشتن رابطه است. چه از دیدگاه معنوی به آن بنگریم چه تکاملی، نتیجه یکسان است. ما میخواهیم احساس تعلق کنیم و زندگی مشترک داشته باشیم. اغلب اوقات بنیاد چنین اتحادی عشق است. زندگی مشترک بر استحکام پیوندهای عاشقانه و مهربانی همراه چنین پیوندهایی بنا میشود؛ بنابراین وقتی از زندگی مشترک صحبت میکنیم، از دوست داشتن و دوست داشته شدن حرف میزنیم. خیلی آسان است، این طور نیست؟ ولی چرا فقط نمیگوییم دوست داشتن؟ یا فقط دوست داشته شدن؟ میدانیم که این کارها برای بعضی از ما آسانتر از بقیه است. برخی در خانوادههای سرشار از محبت بزرگ شدهاند و خوب میدانند تعلق داشتن و دوست داشته شدن به چه معنا است. با این وجود، کسانی هم هستند که این خوشبختی را لمس نکرده اند؛ در نتیجه دوست داشتن و دوست داشته شدن برایشان بسیار دشوار و حتی شاید غیر ممکن به نظر میرسد. حتی آنهایی که از محیطهایی پر محبت میآیند نیز، ممکن است با عشق به مشکل بربخورند.