حدود نیمی از مراجعین روان درمانی پاسخ چندانی به درمان نمی دهند یا حتی بدتر می شوند. چرا؟ آن ها نادانسته رفتارهای منجر به شکست درمان، یا همان مقاومت، را به کار می گیرند، که مانع صمیمیت هیجانی و همیاری موفقیت آمیز با درمانگر می شود. آنسوی مقاومت به شما کمک می کند تا: • مقاومت در برابر درمان را از همان اولین تماس با مراجع شناسایی کنید • عوامل هیجانی مسبب مقاومت را درک کنید • درجات و ا شکال مختلف مقاوت را تمیز دهید • علائم جسمی اضطراب را تشخیص دهید • تکانه ها و احساسات پردازش نشده ناخودآگاه را فعال و پایش کنید • مراجع را از رفتارهای مغلوب کننده عادتی روی گردان کنید • هنگام فعال شدن هیجانات، اضطراب بسیار شدید را تنظیم کنید • میل ناخودآگاه مراجع به خوب شدن را به جنبش درآورید، و • علائم نیروی قدرتمند شفابخش، اتحاد درمانی ناخودآگاه، را تشخیص دهید. به این ترتیب، با شناسایی الگوهای اجتنابی و به کارگیری مداخلات خاص برخورد با آن ها، قادر خواهید بود اتحاد درمانی همیارانه و قدرتمندی با مراجع خود برقرار کنید.
هیجانات می توانند هم سازمان دهنده توجه و هم مانعی برای سازماندهی توجه باشند، هم می توانند حل مسئله را تسهیل و هم مختل کنند و همچنین هم باعث ایجاد روابط و هم تخریب آن شوند. این تعاملات دو سویه ضرورت کمک به کودکان برای یادگیری تنظیم هیجاناتشان را تشدید می کند. می دانیم که کنترل توجه، حل مشکل و روابط سالم، برای موفقیت تحصیلی و رضایت فردی حیاتی هستند. تنظیم هیجان برای عملکرد مثبت حیاتی است. در بعضی مواقع، تنظیم هیجان می تواند عملکرد را بهبود بخشد.
تنظیم هیجان اساسا با رفتار مرتبط است، به صورتی که رفتار را سازماندهی می کند. تنظیم هیجانات به کودکان اجازه می دهد تا رفتارهایشان را کنترل نمایند، به صورتی که به چیزهایی که در اطرافشان در حال رخ دادن است واکنش انعطاف پذیر نشان دهند. (فوربس، ۲۰۰۳).
اگر تازه دارید با این رویکرد آشنا میشوید، امیدوارم که قابل فهم باشد و میزان فن واژههای جدید قابل تحمل باشد. اگر زمینۀ قبلی شناختی رفتاری دارید، ممکن است کمک کند که این رویکرد را نوعی مدل منحصر به فرد مواجهه همراه با بازسازی شناختی و ممانعت از پاسخ محسوب کنید که بسته به نیاز به کار گرفته میشوند. مواجهه با هیجانات درونی صورت میگیرد و میتواند به فوایدی عمومی منجر شود. اگر از سایر مکاتب روان پویشی میآیید، مطمئنم که عناصر و فرآیندهای محوری آن قدر آشنا هستند که بتوانید به سادگی با اجزای نوظهور و رو به ازدیاد این رویکرد ارتباط برقرار کنید. درمان روان پویشی اثر بخش همراه با به جنبش درآوردن سریع ناخودآگاه، از هر مکتب درمانیای که باشد عناصر درمانی مشترکی را که در این کتاب توصیف شده است شامل میشود.
در این کتاب، انواعی از مداخلات تخصصی را که اثرات عصب زیست شناختی و روان شناختی مختلفی دارند معرفی و توصیف خواهم کرد. مداخلههایی نظیر چفت کردن و جمعبندی جهت تقویت ظرفیتها به کار میروند. حال آنکه شفافسازی چالش و برخورد رو در رو جهت وقفه انداختن در رفتارهای دفاعی به کار بسته میشوند. مداخله اصلی یعنی اعمال فشار جهت دسترسی پی در پی به فرد نهفته در زیر مقاومت و جهت ترغیب بیشترین میزان پذیرندگی درمان و پروراندن ترحم به خود به کار گرفته میشود. این مداخلات در ترکیب با هم، پالتی از ابزارهایی را تشکیل میدهند که میتوانید با آنها به بیماران کمک کنید تا توان روانیشان را تقویت کنند، ظرفیت برقراری ارتباط به دست آورند، احساسات بغرنج را تحمل کنند و خودشان را از الگوهای خود تخریبگر مزمن بیرون بکشند. من کتاب را به دو بخش اصلی تقسیم کرده ام: اولین بخش به مرور فرا روانشناسی جدیدی برای ناخود آگاه میپردازد که از هزاران پژوهش موردی استنباط شده است و مبانی نظری و فنی این رویکرد را با جزئیات دقیق شرح میدهد. بخش دوم بر کاربرد بالینی این فرا روانشناسی تمرکز میکند. این قسمت با تشریح فرآیند آغازین، شامل ارزیابی روان سنجشی شروع میشود و به سمت فرآیند به جنبش درآوردن ناخودآگاه و کار روی آن در بیمارانی از هر دو طیف پیش میرود.