اولین موضوعی که باید به آن بپردازیم این است که به طور معمول برای الگوهای کلاسیک در منابع مختلف یک تارگت قیمتی برابر ارتفاع الگو در نظر گرفته میشود؛ اما با اینکه ما از کنار این پیشنهاد رد نمیشویم، ولی آن را تنها یک سطح مستعد حمایت / مقاومت آن هم به شرطی که مورد تأیید دیگر ابزارها بوده و یک X-Point TRZ PRZ یا ترکیبی از آنها باشد قبول میکنیم و برای سهامداری از تکنیکها و ابزارهای تأیید کننده و دنبال کننده روند که تاکنون فرا گرفتهایم و در ادامه بیشتر فرا خواهیم گرفت استفاده میکنیم، زیرا تعیین تارگت قیمت بدون دانستن موقعیت الگو در درجه بالاتر، کاری کاملا اشتباه است. برای مثال، اینکه الگوی مورد نظر ما موج دوم یا قسمت پایانی موج دوم از الگوی ایمپالس بوده و قرار باشد بعد از آن موج سوم شروع شود، با اینکه الگوی ما شاخه درونی یک مثلث همگرا یا پایانی یک زیگزاگ باشد کاملا متفاوت است.
در فصل قبل چگونگی دنبال کردن روند را فرا گرفتیم؛ همچنین به واسطه کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال کاربردی هم با تارگتهای کلاسیک و فیبوناچی بعد از تشکیل الگوها آشنا شده اید. بنابراین در ادامه، با ذکر مثالهایی سعی میکنیم که به مبحث معامله درون الگوهای کلاسیک و هامونیک بپردازیم. هر چند که اشارهای کوتاه به حرکات صورت گرفته بعد از الگوها هم خواهیم داشت.