این واژه معادل کلمه instruction و هم معنی تعلیم بوده است که در لغت نامه دهخدا به معنی بیاموختن، بیاگاهانیدن، آموختن، آگاهانیدن، کسی را چیزی آموختن است. اما آموزش یا تعلیم اصطلاحا تلاش و کوششی است که معلم برای انتقال دانش و اطلاعات به دانش آموزان انجام میدهد.
به تعبیر دیگر، آموزش یا تعلیم، اتخاذ تدابیر برای انتقال دانش ها، ارزش ها، مهارتها و باورهایی است که درستی و کارایی آنها ضمن تجارب گذشته آدمیان به اثبات رسیده است. آموزش واژهای است که برای همه اماکن رسمی مثل مدرسه و دانشگاه و هم محیطهای غیررسمی به کار برده میشود. در واقع مفهوم آموزش هم در قاموس فرهنگ اولیاء و هم در مناسبات و مراودات فردی و جمعی محیطهای آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد.
نکته دیگری که در مورد واژه تعلیم و آموزش باید بیان کرد اشتراک لفظی است که هم برای انسان و هم برای حیوان به کار میرود. این که این واژه چقدر با دست آموز کردن و اهلی کردن که مختص حیوانات است قرابت معنایی دارد، امری است که باید مورد توجه قرار گیرد. با وجود این، اصطلاح آموزش و استعمال آن در خصوص حیوانات مصطلح شده است. آموزش به عنوان جریانی از انتقال معنا از فردی به فرد دیگر وضعی است که در مقطعی از زمان به منظوری خاص انجام میگیرد و معمولا مداومت و استمرار ندارد. از این رو در فرایند «تربیت» بخشی از آن به حساب میآید و لذا نباید آن را مترادف با تربیت یا کل جریان تربیت تلقی کرد. زیرا تربیت جریانی بسیار وسیعتر و کلیتر از موضوع تعلیم و آموزش است. ضمنا در یک تقسیمبندی خاص میتوان به سه نوع آموزش رسمی بلند مدت منجر به اعطاء مدرک معتبر غیر رسمی کوتاه مدت منجر به ارائه گواهینامه مهارت و آموزش سازمان نایافته از طریق رسانهها و وسایل ارتباط جمعی اشاره کرد.