امروزه تقریباً هیچ کشوری را نمی توان یافت که به لحاظ فرهنگی همگن باشد. گوناگونی فرهنگی پدیده ای است انکارناپذیر و محوناشدنی که اثرات گسترده خود را بر ساختارها و رفتارهای هر اجتماع گذاشته و می گذارد. اما در یک اجتماع سیاسی با هویت های فرهنگی مختلف و با اعضای پیرو گفتارهای دینی، اخلاقی و فلسفی گوناگون، فرایند تصمیم گیری های سیاسی چگونه باید تنظیم شود که در عین احترام به این تفاوت ها، همزیستی مسالمت آمیز شهروندان نیز رعایت شود؟
کتاب «بنیاد نظری سیاست در جوامع چند فرهنگی» می کوشد به این پرسش پاسخ دهد. کتاب حاضر پایان نامه دکتری فلسفه سیاسی علیرضا بهشتی در دانشگاه هال انگلستان است که حدود بیست سال پیش از آن دفاع شده و ویراست اولش در سال ١٣٨٠ از سوی نشر بقعه منتشر شده بود. تجربه یک سال اقامت و پژوهش در لبنان به نویسنده این اجازه را می دهد تا با امکان زیستن در یک اجتماع چندفرهنگی و گفت و گو با پیروان ادیان و مذاهب مختلف که تا پیش از مداخله قدرت های سیاسی جهانی و منطقه ای برای قرن ها در کنار هم همزیستی مسالمت آمیز داشتند، ویراست دوم کتاب را بنویسد. ویراست جدید را انتشارات ناهید منتشر کرده است. نویسنده در کتاب حاضر، با بررسی مناظره لیبرال ها و جامعه گرایان، به پرسش از چگونگی سیاست ورزی در جوامع چند فرهنگی پاسخ می دهد. در این راستا، نظریات السدیر مک اینتایر، چارلز تیلور و مایکل والزر از «جامعه گرایان»، و جان رالز، جوزف رز و ویل کیملیکا از لیبرال ها در سه محور مفهوم «خود»، مبانی اخلاق سیاسی و سیاست تفاوت فرهنگی تجزیه و تحلیل شده است.