نقاشی کودک نوعی بازی است. در تمام دوره کودکی و تا مرزهای نوجوانی، اکثر کودکان به طور منظم به مجموعه ای از فعالیت های ترسیمی می پردازند و بدین ترتیب روابط متکثری با واقعیت ها برقرار می سازند. کودکان با استفاده از شیوه های مختلف تصور خود را از جهان به نوعی ترسیم می کنند. با این فعالیت، همانند دیگر فعالیت های لهوی، لذت، اکتشاف و تجربه آنچه ممکن است همراهند.
در این اثر، ما بر نتایج آماری آزمایش ۱۲۰۰ کودک و نوجوان متکی هستیم. ۸۰۰ نقاشی به پسران و ۴۰۰ نقاشی به دختران تعلق دارد. (برای گروههای سنی پسران ۱۰۰ نفر و گروههای سنی دختران ۵۰ نفر از ۶ تا ۱۴ سالگی)
این نمونۀ مورد آزمایش مرکب است؛ از موارد بهنجاری اختلالات خفیف خلق و خو، عقب ماندگیهای ذهنی خفیف و حالات روان آزردگی. اینک تصور میکنیم که تعداد قابل ملاحظۀ تک بررسیها در این نمونه، ما را مجاز میدارد که نتایج خود را دارای قابلیت تمایز بین حالات معمولی و حالات خاص یا اختلالآمیز بدانیم.
از سوی دیگر، براساس این نمونه ما توانستهایم به صورتی عمقی به بررسی معنای سرمایهگذاری درباره تصویر یک شخص به خصوص، در رابطه با همسانسازی ناهشیار و روابط عاطفی با دیگری (روابط موضوعی) بپردازیم.