امروزه رفتار درمانی شناختی، جایگاه نخست را در درمان روانشناختی بسیاری از بیماریی های روانی احراز کرده است و کارآیی آن در بسیاری از بررسی های کنترل شده، نشان داده شده است. این کتاب بدیع و راهگشا، رهنمودهای مشخصی درباره چگونگی انجام رفتار درمانی برای مبتلایان به طیف گسترده ای از مشکلات هیجانی، ارائه می دهد. بر خلاف بیشتر دستاوردهای موجود، تأکید در این کتاب راهنما، بر نحوه انجام درمان است. ویراستاران توانسته اند گروهی از مؤلفان خبره در کار بالینی، آموزش و پژوهش های تجربی مربوط به رفتاردرمانی شناختی را گردآورند. در فصل های مختلف کتاب، چگونگی استفاده از رفتار درمانی شناختی برای درمان بیماری های اختصاصی به طور کامل شرح داده می شود. هر فصل با توضیحی از بیماری آغاز می شود، سپس اقدامات بالینی، ارزیابی و شیوه فرمول بندی مسئله ذکر می شود. آنگاه خواننده قدم به قدم در جریان درمان قرار می گیرد. از مثال ها و موارد بالینی بطور گسترده ای استفاده می شود. خواندن این کتاب برای هر کسی که بخواهد از درمان شناختی-رفتاری استفاده کند، ضروری است، به ویژه روانپزشکان، روان شناسان بالینی، پرستاران بخش روانپزشکی، مددکاران اجتماعی، مشاوران و پزشکان عمومی. در این کتاب برای اولین بار، حاصل کار متخصصانی که روش های رفتاری-شناختی را برای طیف گسترده ای از بیماری ها بکار برده اند، گردآوری شده است. در فصل های جداگانه به تفصیل، منطق استفاده از تکنیک ها شرح داده می شود و اقدام های درمانی مناسب بطور دقیق و روشن توصیف می شود. تابلوهای بالینی متعدد بر غنای فصل ها افزوده و درمان را زنده و واقعی کرده است. مطالعه این کتاب را به درمانگران با تجربه و نیز دانشجویان، قویا توصیه می کنیم
بیمارانی که معتقدند به نادرستی برای درمان روان شناختی ارجاع داده شده اند - چرا که مسأله شان به طور کامل جسمی است، (بنابراین مستلزم درمان جسمی هم هست) - باید در مورد ارزیابی و هدف آن، آگاهی هایی کسب کنند. این باورها، مخصوصا مصاحبۀ اولیه را دشوار می سازد؛ بخصوص موقعی که بیمار فقط با قصد متقاعد ساختن درمانگر در این باره که او صرفا از لحاظ جسمی بیمار است و ارزیابی باید پزشکی باشد و نه روان شناخت، کشف بازخورد بیمار نسبت به ارجاع و مخصوصا توجه بر هر فکری است که ممکن است بیمار دربارۀ پیامدهای این ارجاع داشته باشد. به عنوان مثال می توان از بیمار پرسید وقتی پزشک شما مطرح کرد که می خواهد شما را برای مشاوره روان شناسی بفرستد واکنش شما چه بود؟ و بعد: حالا در آن باره چه احساسی دارید؟
غالبا پاسخ چیزی خواهد بود مانند: پزشکم فکر می کند که مسأله خیالی است و یا او فکر می کند که من دیوانه ام. اگر بیمار نگرانی هایی از این قبیل دارد، مهم است که این ترس ها پیش از آن که ارزیابی بیشتری صورت گیرد بر طرف شوند.