چنانکه اغلب جویس شناسان معتقدند و در یکی از یادداشت های این کتاب نیز آمده است، استیون ددالوس همان جیمز جویس است و چهرۀ مرد هنرمند در جوانی در واقع زندگینامۀ خودنوشت جویس است از دو سالگی تا حدود بیست سالگی یعنی تا زمانی که برای نخستین بار به پاریس رفت. نظریۀ ادبی جویس ـ که در بخش نهم رمان اولیس ضمن مباحثۀ پرشوری در کتابخانۀ ملی دبلین به تفصیل بیان می شود ـ این است که هر اثر ادبی، حتی نمایشنامه ای شبه تاریخی مانند هملت اثر شکسپیر ـ در حقیقت زندگینامۀ خودنوشت پدیدآورندۀ آن اثر است.
استیون ددالوس پس از آن در بیست و دو سالگی در رمان اولیس ظاهر می شود و در آنجا همراه با لئوپولد بلوم که بسیاری از اندیشه ها و پندارهای خود جویس را از بیست و دو سالگی تا حدود چهل سالگی در ذهن دارد ـ به سیری می پردازد که هرچند ظاهراً بیش از بیست ساعت طول نمی کشد اما سیری است در تاریخ و زندگی مردم استعمارزدۀ ایرلند، در اساطیر یونان و آیین مسیحیت و از همه بالاتر، سیری است در آفاق و انفس انسانی که اولیس را بزرگترین رمان قرن بیستم ساخته است.
به نظر مترجم خواندن چهرۀ مرد هنرمند در جوانی برای شناخت شخصیت استیون ددالوس در اولیس واجب است و قرار بود که این کتاب همراه با ترجمۀ اولیس منتشر گردد که کار ترجمۀ متن و یادداشت ها و بررسی های آن (مجموعاً در چهار جلد و حدود ۲۴۰۰ صفحه) ده سال است به پایان رسیده است، اما به دلایلی که در اینجا نیاز به ذکر آن ها نیست این شاهکار عظیم تاکنون منتشر نشده است و اینکه انتشار آن در چه زمانی صورت خواهد گرفت، پرسشی است که نه مترجم میتواند به آن پاسخ دهد و نه ناشر.