در پایتخت ایران ٬تهران٬در آپارتمانی با مادرم زندگی می کنم. بیست و نه سال دارم و تا به حال ازدواج نکرده ام. آپارتمان ما یکی از بی شمار آپارتمان های تهران است. آپارتمان هایی که در شب٬حتی از پشت پرده ی ضخیم اتاقم هم می توانم وجودشان را حس کنم. روشنایی های محو پشت پرده٬در واقع٬چراغ های آپارتمان های روبرو هستند.با چشم بسته هم می توانم در ذهن مجسم شان کنم.زمستان و تابستان٬آپارتمان ها شب ها یک جورند. بی شباهت به قوطی کبریت نیستند٬آدم هایی هم که توی آن ها زندگی می کنند٬شبیه آدم نیستند.
مجموعه داستان کانادا جای تو نیست شامل هشت داستان کوتاه از جمله بو، جنگ من، صاحب مرده ها، پشت بام ها و صحرا، صاحبخانه، از فردریش چه خبر ؟، سوراخ و گربه ها است.
داستان کوتاه صاحب مرده ها ی این مجموعه برگزیده جایزه ادبی اصفهان شده است، روایت دختری دانشجو در تهران است که مادرش برای دیدار او از شیراز به تهران می آید و ...