صادق عاشورپور در عرصه هنر و ادبیات نمایشی نویسنده و محقق شناخته شده ای به شمار می رود. بخش قابل توجهی از شهرت عاشورپور در سال های گذشته به دلیل پژوهش هایی بوده که او درباره هنر نمایش ایرانی انجام داده و حاصل آن نیز در بیش از هشت جلد کتاب تاکنون منتشر شده است.
عاشورپور در پژوهش های هنری خود در زمینه هنر نمایش ایرانی، از عهد ناصری تا دوران معاصر را وجب به وجب مورد بررسی قرار داده و دایرة المعارفی از تمامی فراز و فرودهای آن خلق کرده؛ اما با این وجود کماکان بر این باور است که هنر سنتی نمایش ایرانی در جامعه ایران به خوبی شناخته نشده است و آن طور که شایسته و بایسته است به آن توجه و نگاه پژوهشی نشده است.
با چنین نظرگاهی عاشورپور مجموعه نمایشنامه شاکی از خود را روانه بازار کتاب کرده است؛ مجموعه نمایشی که دارای کارکرد دوگانه نمایشی آموزشی است.
عاشورپور به دلیل علاقه و تلاشش در کشف و احیاء زیر و بم هنر نمایش سنتی ایران در سال های گذشته، نمایش های این مجموعه را نیز در چهارچوب هنر نمایش سنتی ایرانی نوشته است.
نمایشنامه شاکی از این مجموعه که با نقش آفرینی کاراکترهایی مانند سلطان و وزیر و میرغضب و گزمه ها نوشته شده اند، بهترین شاهد بر این مدعا است. این نمایشنامه در اتمسفر ادبیات و فضاسازی های نمایشی سنتی ایران نوشته شده است و شخصیت پردازی های آن به گونه ای است که به فضای سنتی ادبیات داستانی ایران وفادار مانده و در فضای آن گام برمی دارد. از سوی دیگر داستان عاشورپور در این نمایش ها داستانی قدیمی نیست. او از بستر تاریخ برای بیان جدی ترین و ظریف ترین نقدهای سیاسی و اجتماعی خود بر منطق حکمرانی بر مردم یک سرزمین سخن به میان آورده و سعی دارد راز محبوبیت نداشتن حاکمان در توده های مردمی را از طریق روایت داستان در لایه های مختلف فکری جامعه از جمله حاکمان، مشاوران، سربازان، مردم روایت کند.
او در نمایش دوم از این مجموعه نیز با همین زیرکی به سراغ سه بخش از تاریخ ایران رفته و با وارد کردن دو پادشاه حقیقی شامل لطفعلی خان زند و محمد خان قاجار سعی دارد تا دو تفکر و روال در حکمرانی و نگاه به حکومت را در مقابل همدیگر قرار دهد و البته در این میان او با زیرکی کاراکترهایی مردمی را نیز به داستان های خود وارد می کند تا در نقش چشم های بینای اجتماع ایرانی که به گواه تاریخ هیچگاه در تشخیص و موقعیت شناسی دچار خطا نشده اند، مخاطب را در قضاوت یاری رساند.
صادق عاشورپور در نمایشنامه نفاق یکی از خونبارترین فرازهای تاریخ معاصر ایران که انقراض سلسله زندیه و آغاز حکومت قاجاریه است را به تصویر کشیده و این بار نیز با انتخابی هوشمندانه در میان تاریخ سعی کرده مرز میان حکمرانی مردمی و مستبدانه را در این اثر به نمایش بکشد و البته در لابه لای آن پایبندی به سنت های ادبیات نمایشی سنتی ایرانی نیز کماکان موج می زند.