وقتی مارسل پروست در سال ۱۹۲۲ از دنیا رفت، از پیش شهرتی در تمام جهان کسب کرده بود. تنها راه دستیابی به جزییات زندگی او و تنها شاهد زندگی اش کسی بود که آقای پروست هرگز جز سلست عزیز او را به گونه ای دیگر خطاب نکرد. همه می دانند او تنها کسی بود که هشت سال از مهمترین روزهای زندگی اش را در کنار پروست زیست و تنها کسی بود که حقایق اساسی ای را درباره ی گذشته، دوستان، عشق، نگاهاش به جهان، شخصیت، افکار و آثار این بیمار نابغه آشکار کرد. و نیز همه به خوبی می دانند که طی ساعات شبهایی که در دنیای آقای پروست روز بود و صبحی که از ساعت چهار بعد از ظهر شروع می شد سلست آلباره این مزیت خارق العاده را داشت که ورای خاطرات آقای پروست و بازگشت از شب نشینی ها، ادا در آوردن ها و خندیدن های کودکانه اش به شرح و وصف هایش گوش جان بسپارد یا فلان بخش از کتاباش را با صدای بلند برای او تعریف کند. خلاصه، طوری در کنارش باشد که تاکنون از کسی دیده نشده است.
(از مقدمه ی ژرژ بلمون)