شخصیت اصلی کتاب موش و گربه، پسری چهارده ساله به نام خواکیم مالکه است که به منظور دور کردن ذهنش از غده ی تیروئید بسیار بزرگ خود [که باعث رنج و اندوه اوست] به ورزش و غواصی رو می آورد. خواکیم خیلی زود از طرف هم سن و سالان و جامعه ی خود، به «مالکه ی بزرگ» ملقب شده اما در نظر دشمنانش، همچنان هدفی برای آزار و اذیت باقی می ماند. او در کشوری زخم خورده از جنگ، بسیار متفاوت با سایرین است و همین تفاوت، دردسرهایی برایش به وجود می آورد. کتاب موش و گربه، در سال 1961 و دو سال پس از طبل حلبی، شاهکار جنجال برانگیز و تحسین شده ی گونتر گراس، انتشار یافت. گراس بار دیگر در رمان موش و گربه، توجه خود را معطوف شهر دانزیگ [گدانسک امروزی واقع در لهستان] کرده است. رمان موش و گربه با ترکیب دقیق و زیرکانه ی شوخ طبعی و قدرت طلبی، داستان از فرش به عرش رسیدن مالکه ی جوان را روایت می کند. شوخی ها و متلک های عجیب و غریب خواکیم، تاریکی و یأس موجود در کشوری صدمه دیده از خشونت نازی ها و جنگ را تلطیف و پنهان می سازد.