کمتر کسی است که از اهمیت نوآوری در سازمان ها و کسب و کارهای امروزی مطلع نباشد. همه می دانیم نوآوری خوب است، می دانیم باید برای بقا دست به نوآوری بزنیم، سازمان ها هم معمولا در معرض ایده های نوآورانه بسیاری قرار می گیرند و تلاش می کنند آنها را پیاده سازی کنند، اما آنچه در واقعیت شاهدیم آن است که بسیاری از ایده ها شکست می خورند و پیش بینی ها محقق نمی شوند و در این میان منابع و امکانات زیادی به هدر می رود و سازمان ها با برداشت بعضا اشتباه از عبارت هایی مانند «زود شکست بخورید و زیاد» به این مسیر ادامه می دهند.
کلیتون کریستنسن، استاد فقید دانشکده مدیریت دانشگاه هاروارد، که به دلیل سال ها پژوهش و ارائه مدل ها و نظریه های ارزشمند در حوزه نوآوری در میان اهالی کسب و کار شناخته شده است، در یکی از آخرین فعالیت های خود نظریه کارها را ارائه می دهد. او پس از نظریه نوآوری برهم زننده، نتایج فعالیت ها و تجربه های خود در سازمان های مختلف را در این کتاب ارائه می کند. او و همکارانش در پژوهش های خود به این نتیجه می رسند که نظریه های پیشین به تنهایی پاسخگوی نیاز سازمان ها نیست و نقشه راه عملیاتی به شرکت ها نمی دهد. سازمان ها هنوز بیش از اندازه با تکیه بر بخت و اقبال دست به انتخاب می زنند در حالی که مسئله اصلی چرایی انتخاب و نحوه انتخاب از میان ایده های مختلف است. بنابراین نیاز است ریشه ای تر و در عین حال عملیاتی تر به موضوع نوآوری توجه شود؛ اینکه بدانیم چه چیزی باعث می شود مشتری دست به انتخاب محصولی بزند و درک صحیح سازوکارهایی که منجر به این انتخاب می شود اساس نظریه آنهاست.
وقتی بدانید چه چیزی موجب می شود مشتریان دست به فلان انتخاب بزنند، لزومی ندارد به بخت و اقبال تکیه کنید. اگر خسته شده اید از اینکه خودتان و سازمان تان را درگیر تلاش های نوآورانۀ برنامه ریزی شده ای کنید که مدام ناکام می ماند و اگر می خواهید محصولات و خدماتی خلق کنید که خودتان از قبل می دانید مشتریان نه تنها مشتاق خریدشان هستند بلکه حاضرند سر کیسه را برایشان شل کنند، این کتاب را بخوانید.