الکساندر استر والدر و همکارانش، در کتاب خلق مدل کسب و کار مشتری را قلب هر کسب و کار و ارزش پیشنهادی را دلیلی بر برتری شرکتی بر شرکت های دیگر از دیدگاه مشتری می دانند؛ اما سؤال این است در بازار پررقابت و با تغییرات روز افزون، آیا همۀ مشتریان به یک اندازه ارزش ایجاد می کنند؟ خلق مدل کسب و کاری که در آن مشتریان پیوسته به آن کسب و کار برگردند و جریان درآمدی تکرار شونده ای ایجاد کنند، یکی از راه های مؤثر تحقق و تداوم پیشرفت است و شاید مهم تر از آن روش ایجاد کسب و کاری است که بیشتر دارایی به شمار می رود تا کار. جذب مشتریانی که با پرداخت حق اشتراک ماهیانه یا پیش پرداخت برای گرفتن منظم محصول یا خدمتی اقدام می کنند که از این به بعد آنها را «مشتریان خودکار» می نامیم، راهی مطمئن برای بهره مندی از درآمدی تکرار شونده و پیش بینی پذیر برای کسب و کار است. جان واریلو، نویسنده کتاب مدل کسب و کار اشتراکی، اقتصاد اشتراکی نوظهور را به مثابۀ فرصتی بزرگ برای کسب و کارهایی می داند که به خوبی واقف اند که مشترکان بهتر از مشتریان اند و می توانند با تبدیل مشتریان به مشترکان، جریان درآمدی تکرار شونده ای ایجاد کنند که درنهایت منتج به رشد و ارزشمندی آن کسب و کار شود.
آیا با مسئله فصلی بودن مواجهید؟ با تقاضای پرنوسان چطور؟ آیا دائما سعی می کنید برای فروش محصولتان با مشتری چانه بزنید؟ آیا موجودی کالای فاسد شدنی دارید؟ مدل کسب و کار اشتراکی می تواند استرس را در کسب و کار شما کاهش دهد و شرکت شما را ارزشمندتر کند. اشتراک صرفا در رسانه ها یا شرکت های نرم افزاری کاربرد ندارد. خواه استارت آپ باشید یا شرکتی بزرگ، خواه پیمانکار خانگی باشید یا تولید کننده، محصول یا خدمت شما هر چه باشد، به هر حال برای کسب و کارتان مشترکان بهتر از مشتریان اند. شرکت های هوشمند با استفاده از مدل کسب و کار اشتراکی به ایجاد جریان های درآمدی تکرار شونده می پردازند.
وقتی این کتاب و نه مدل ارائه شده در آن را می خوانید، این سؤال ها را مدام از خودتان بپرسید: چگونه از این مدل در صنعت من استفاده می شود؟ کدام بخش از این مدل در شرکت من کاربرد دارد؟