معلمی کردن و آموزش دادن، یادگیری دو جانبه است؛ پس کاملا طبیعی است که معلمان در فرایند کار خود رضایت و خشنودی را دو برابر تجربه کنند و به همین نسبت، ناکامی و ناخشنودی را نیز دو برابر افراد عادی تجربه نمایند.
هدف از به کارگیری تئوری انتخاب در کلاس درس، کمک به معلمان برای داشتن و تجربه کردن لحظات لذت و رضایت بیشتر و استرس و ناکامی کمتر است. اگر معلم بتواند زمان و مقدار ناکامی و احساسات منفی دانش آموزان را کاهش دهد، احساسات دردناک و رنجآور خودش نیز کاهش مییابد. این کتاب به شما میآموزد که اگر معلمان امکان رسیدن دانش آموزان به نیازهای حقیقیشان، ایجاد شرایط منصفانه برای ارضای مسئولانه نیازهای اساسیشان را فراهم سازند، خود نیز به خواسته اصلیشان خواهند رسید. اساس آموزههای ما در این کتاب بر بنیادهای ذیل استوار است:
. مدارس کیفی گلسر - (سولو)
. یادگیری مبتنی بر مغز (جنسن)
. یادگیری مشارکتی (کاگان)
. ابعاد یادگیری (مارزانو و (پیگیرینگ)
. یادگیری مبتنی بر اکتشاف (رونکه)
یکی از شیوههای کلیدی تهیۀ برنامۀ آموزشی موفق، آن است که مطمئن شویم فعالیتهایی که توسط بزرگسالان یا دانش آموزان انتخاب میشوند، آن قدر از تنوع و گوناگونی برخوردارند که هر روز در مدرسه تک تک نیازهای روان شناختی دانش آموزان ارضا شود. رشد و تحول بهینه فقط در محیطی به وقوع میپیوندد که همه نیازهای کودکان به شیوهای متعادل ارضا شود. اگر با در نظر داشتن این نکته به انتخاب شماری از فعالیتها میپردازید، به درستی در مسیر خلق و آفرینش یک برنامه آموزشی مؤثر گام برداشته اید.