فقدان یک فرد مهم و عزیز باعث طیف گستردهای از واکنشهای سوگ میشود که البته میدانیم بعد از یک چنین تجربهای طبیعی است. اکثر مردم قادر به مقابله با این واکنشها هستند و به زعم خودشان به چهار تکلیف سوگواری خود رسیدگی میکنند؛ در نتیجه نوعی انطباق با فقدان ایجاد میشود. با این حال برخی از افراد سطوح بالایی از آشفتگی را تجربه میکنند که آنها را به مشاوره میکشاند. از آنجایی که سطح بالای پریشانی اولیه، یکی از بهترین پیش بینی کنندههای پریشانیهای بعد است، این مسئله میتواند نشان دهندۀ این باشد که شخص در معرض خطر عواقب ضعیف داغ دیدگی است. در چنین مواردی، مشاوره اغلب میتواند به انطباق مؤثرتر با فقدان کمک کند.
من بین مشاوره سوگ و درمان سوگ تمیز قایل میشوم. مشاوره شامل کمک به افراد برای تسهیل سوگ طبیعی و غیر پیچیده به منظور انطباق سالم با تکالیف سوگواری در یک چارچوب زمانی مناسب است. اصطلاح درمان سوگ را برای آن دسته از تکنیکهای خاصی بیان میکنم که در فصل ۶ توصیف شدهاند و برای کمک به افراد دارای واکنشهای سوگ غیر طبیعی و یا پیچیده اختصاص میدهم. این پیشنهاد که بگوییم هر نوع مشاوره برای کمک به افراد در مدیریت سوگ حاد مورد نیاز است، ممکن است برای برخی گستاخانه به نظر برسد.