جی اس بک ۱۹۹۵ یک کار برگ باور بنیادین را تدوین کرده است که در آن از مراجع خواسته میشود طرحوارههای ناسازگار و طرحوارههای سازگارانه جدید خود را بنویسد و میزان اعتقادش به این طرحوارهها را به صورت هفتگی درجهبندی کند. (از۰ تا ۱۰۰) به عنوان تکلیف خانگی، مراجع شواهدی را که از طرحواره جدید حمایت میکنند جمع آوری میکند. همچنین مراجع شواهدی را که ظاهرا از طرحواره قدیمی حمایت میکنند اما با توجه به توجیههای جدید در راستای باور جدید هستند، جمع آوری میکند. برای مثال، مراجعی که یک طرحواره قدیمی من اصلا باهوش نیستم را دارد، میتواند این جمله را که امتحانم را پاس کردم به عنوان مدرکی که از طرحواره جدید من باهوش هستم حمایت میکند بنویسد. شواهدی مانند من جواب این سؤال را نمیدانم را میتوان به این صورت نوشت. در گذشته ندانستن جواب سؤال را به معنای باهوش نبودن خود میدانستم اما ندانستن جواب سؤال را میتوان به عنوان یک چالش و راهی برای یادگرفتن در نظر گرفت و این موضوع هیچ ربطی به هوش ندارد. نسخهای از کار برگ باور بنیادین در پیوست ۲۱۰ آمده است. صرف نظر از اینکه از چه روشی برای تغییر طرحواره استفاده میشود، نظریه پردازان ثبت کتبی شواهد مربوط به فرایند کسب طرحواره مراجع را توصیه میکنند. (پدسکی، ۱۹۹۴)
نوشتن تجربههای اکتساب طرحواره، به مراجع کمک میکند اطلاعات را یکپارچه کند و این موضوع باعث میشود که طرحواره جدید فرایند پردازش مستقیم اطلاعات را هدایت کند.
تمرکز مجدد بر طرحوارههای شناختی
ارزیابی شناختی و مفهومپردازی مورد
طرحوارههای ناسازگار در افسردگی مزمن
ساختارهای طرحواره و مدلهای شناختی اختلال استرس پس از سانحه
درمان شناختی_ رفتاری اختصاصی برای اختلال وسواس _ اجباری مقاوم به درمان
مدلهای شناختی _ رفتاری و طرحواره محور برای درمان اختلالات درمان مواد
درمان شناختی_ رفتاری طرحواره محور برای اختلالات خوردن
مفهومپردازی موردی و طرحوارههای شناختی در درمان شناختی اختلالات سایکوتیک
طرحوارهها و باورهای بنیادین ناسازگار دردرمان و پژوهش زوجها