آثار عماد خراسانى در حدود سى هزار بیت شعر فارسى است که در اقسام قوالب متداول از قصیده و غزل و مثنوى و قطعه و انواع مسمطات ترکیبى و ازین قبیل سروده، گاهى گرایشى هم به بعضى از ملایمات نو دارد اما اهم و اغلب آثار دلنشین و بدیع او در همان چند نوع مذکور، مخصوصآ مثنوى و مسمطات ترکیبى و بالاخص غزل است که حاوى لطیف ترین و بهترین اشعار اوست. عماد گرچه بعضى نوشته ها و یادداشت هاى منثور (از جمله داستانى بالنسبه مفصل به نام تورى) هم دارد اما ندیدم و نشنیدم ازو که در این زمینه تفوه و تنفسى داشته باشد.
اگر شعر را در معنى حقیقیش به جاى آوریم (نه فقط فن و صنعت گرى و مهارت در تمشیت امر وزن و قافیه و کلمات) بى شک عماد در غزلسرائى از شعراى برجسته و طراز اول معاصر است و در قیاسى وسیع تر اصلا سخن او از این و آن متمایز است به خوبى مى توان فرق گذاشت بین غزل او و دیگران.
صنعت سجع و قوافى هست نظم و نیست شعر اى بسا ناظم که نظمش نیست الا حرف مفت
شعر آن باشد که خیزد از دل و جوشد ز لب باز در دل ها نشیند هرکجا گوشى شنفت