سبد خرید شما خالی است.
داستان مصور و رنگی حاضر که در قالب شعر برای گروه سنی "الف "و "ب "تدوین شده، ماجرای دختربچه موشی است به اسم "موشه قزی "که روزی لانه خود را ترک می کند تا پدر مهربانی پیدا کند او به سراغ بقال، قصاب و بزاز می رود. اما آنها موشه قزی را نمی پذیرند. آخر سر بچه موش به لانه برمی گردد و درمی یابد که هیچکس نمی تواند جای پدر مهربان و زحمتکش خودش، "موشی بابا "را بگیرد. داستان این گونه آغاز می شود: "یک روزی توی قصه ها/ موشه قزی سوخته سیا/ از توی لانه خسته بود/ خسته و دل شکسته بود/ با خود می گفت موشی بابا/ داد می کشه بر سر ما/ راستی شده نامهربان/ اخمو و تند و بد زبان/ موشی بابا صبح تا غروب/ از زیر شاخ و برگ و چوب/ هزار تا دانه می کشید/ دانه به لانه می کشید/."...