مجموعه تحقیقات و مطالعات پورتر، اعم از کارهای کلاسیک - پنج نیروی رقابتی، زنجیره ارزش، و مزیت رقابتی – و نظریه اخیر او پیرامون پنج آزمون برای تشخیص خوب بودن یک استراتژی، همه و همه منابع بنیادی مطالعه و یادگیری برای دست اندرکاران کسب و کار است.
به طور خلاصه کتاب درباره رقابت و استراتژی است. این کتاب یک بخش ارزشمند را نیز شامل می شود، که در آن مایکل پورتر بر اساس ایده ها و طرز فکر خود به رایج ترین سوالات و مشکلاتی که مدیران با آن ها مواجه هستند پاسخ می دهد. این سوالات در برگیرنده مسائل مختلفی – اعم از اشتباهات رایج در مورد استراتژی، چالش های مرتبط با رشد سودآور، نوآوری تخریبی در بازار، خلق مدل های جدید کسب و کار و رقابت در سطح جهانی – می باشد.
در دیدگاه پورتر هر اندازه که بر شدت رقابت و پیچیدگی کسب و کارها افزوده می شود تازگی بیشتری می یابد و آگاهی از آن برای مدیران و دست اندرکاران کسب و کار مهم تر می شود. ایده ها و نقطه نظرات اساسی پورتر را درک کنید، تا به این راز پی ببرید که سازمان ها چگونه می توانند مزیت رقابتی خود را برای چندین دهه حفظ کنند؟ و این که چرا اهمیت استراتژی در شرایط آشفتگی و عدم قطعیت از هر زمان دیگری بیشتر است؟
در این کتاب به دو بخش رقابت و استراتژی پرداخته می شود.
بخش اول را با رقابت آغاز می شود. مسلما اگر رقابتی وجود نداشت نیازی به استراتژی نبود. با توجه به دیدگاه پورتر، رقابت اساسا با خلق ارزش و انجام کارها به شیوه ای متفاوت از رقبا ارتباط دارد. در این بخش مهمترین مقدمات برای تدوین استراتژی گردآوری شده است.
فصل های بخش اول:
1.رقابت: ذهنیت صحیح- بیان تصورات غلط در رابطه با استراتژی
2.پنج نیروی رقابتی: رقابت برای کسب سود – رقابت چیزی بیش از یک مسابقه مستقیم میان رقبایی است که برای فروش بیشتر در تلاش هستند.
3. مزیت رقابتی: زنجیره ارزش و صورت¬حساب سود و زیان (P&L) – مزیت رقابتی به منزله داشتن زنجیره ارزش متفاوت و صورت حساب سود و زیان بهتری نسبت به متوسط صنعت است.
بخش دوم کتاب به این سوال که استراتژی چیست و این که آیا یک استراتژی خوب می تواند سازمان را به نتایج اقتصادی متمایزی منتهی کند، می پردازد. به طور کلی استراتژی پادزهری برای رقابت است و تنها از طریق رقابت است که یک سازمان می تواند به عملکرد ممتاز دست یابد، و اینجاست که اگر مزیت رقابتی درست شناخته شود و فعالیت هایی متفاوت از دیگر سازمان ها تعریف شود، این امکان را برای مدیران فراهم خواهد آمد.
فصولی که در این بخش بررسی خواهیم کرد، بدین صورت است:
4. خلق ارزش: هسته اصلی استراتژی – ارزش پیشنهادی متمایز تنها در شرایطی به استراتژی معناداری ترجمه خواهد شد که مجموعه فعالیت های مورد نظر برای ارائه آن ارزش به مشتریان متفاوت باشد.
5. موازنه ها: محور استراتژی – انجام موازنه ها یعنی پذیرفتن محدودیت ها
6. تناسب: عاملی تقویت کننده – تناسب چگونگی ارتباط میان فعالیت های زنجیره ارزش را بررسی می کند.
7. استمرار: عامل توانمندساز استراتژی- استمرار در استراتژی، توانایی سازمان برای تطبیق پذیری و نوآوری را بهبود می بخشد.