نویسنده طی هشت فصل، به تحلیل روان شناختی معاملات در بورس سهام می پردازد. وی در فصل نخست، به مخاطب پیشنهاد می کند برخلاف جریان حاکم حرکت کند تا موفق شود. البته این مخالفت عاری از پشتوانه ی منطقی نیست. نگارنده در فصل دوم و سوم با ذکر مثال های عینی از غرامت سنگینی سخن می گوید که در قبال پیروی از غرور و طمع زیاد باید پرداخت نمود. به باور نویسنده، در آشفته بازار قرن بیست و یکم زودباوری نیز از عوامل شکست تلقی می شود که راه اجتناب از آن در فصل چهار نشان داده شده است. مبحث اصلی در فصل پنج این است که گاهی غیرمنطقی عمل کردن ای بسا شخصی را به موفقیت برساند. معرفی گروه های ائتلافی در بازار سهام و شایعات بی اساس درباره ی برنامه های واقعی آنان، پیوستن به آن گروه ها و تبعات آن، موضوعات فصل ششم این کتاب هستند که در پی آن، مساله ی معکوس عمل کردن و احتیاط در بازار بورس در دو فصل بعدی مطرح می شود.