ساعتی به نیم روز مانده بود که مدینه را دیدند. شهری که سایه رحمت به روی جهانیان گسترانیده بود. مدتی است مدینه شاهد آمد و شد گروه های مختلفی است که از نقاط دور و نزدیک به شهر می آیند. نمایندگانی از قبایل گوناگون، هیئت های مذهبی و سیاسی از جانب یهودیان و مسیحیان، دانشمندان و افراد کنجکاو، میهمانان و مسافرانی بودند که بیشتر روزها در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله با آن حضرت ملاقات و گفتگو می کردند. آنان یا تازه مسلمانانی بودند که برای زیارت رسول خدا می آمدند یا کسانی که در پی شنیدن خبر ظهور پیامبر جدید برای بحث و مناظره و نیز آشنائی با اسلام رنج سفر بر خود هموار می کردند، یا سفیران و فرستادگان ویژه قبایل و کشورهای همسایه که برای مذاکره به مدینه می آمدند. پیامبر پیوسته با روی باز و احترامی ویژه با آنان برخورد می فرمود؛ تا آن جا که در سال نهم هجری تعداد این گروه ها و میهمانان آن چنان فراوان شد که آن سال به سال وفود معروف شد (یعنی سال میهمانان و مسافران و سفیران.) اما این بار مردم یمن برای کار دیگری آمده بودند. پیامبر نیز در انتظار آن ها بود. پیش از آنکه یمنی ها به شهر برسند، رسول خدا آمدن آن ها را به مردم مدینه خبر داده بود. وقتی کاروان وارد شهر شدند...