کلمه «وسواس» برای بسیاری از افراد واژه ای آشناست. این واژه در آخرین طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلالات روانی و رفتاری یا DSM-IV ، اختلال وسواس اجبار نامیده شده که این عنوان به بروز افکار و انجام اعمالی ناخواسته اجباری و آزاردهنده توسط افراد اشاره دارد.
اختلال وسواس اجبار گاه می تواند بسیار توان فرسا و ناتوان کننده باشد. اجبار به شستن چندین و چند باره بدن یا اشیاء ناتوانی در پایان بخشیدن به افکار، تکراری پلید یا بی اساس، کنترل مکرر قفل بودن درها یا بسته بودن پنجره ها، داشتن اعتقاد راسخ به بد شکل بودن بدن یا ابتلا به بیماری ای مهلک، کندن موهای سر یا صورت یا رفتارهای دیگری مشابه این موارد زندگی را به کام فرد مبتلا و نزدیکان او تلخ می کنند و گاه تداوم روند روزمره امور را غیر ممکن می سازند.
دکتر بائر نویسنده کتاب غلبه بر وسواس که در تشخیص و درمان این اختلال تبحری فراوان دارد، مقیاس هایی به افراد در شناخت و تعیین وجود این اختلال و شدت و ضعف آن ارایه می دهد و اطلاعات با ارزشی در زمینه رفتار درمانی برای رفع علایم مختل کننده آن، داروهای مؤثر، تمرین ها، راهنمایی های لازم و نمونه هایی از درمان های موفق را در اختیار خواننده قرار می دهد.
کتاب غلبه بر وسواس هم برای مشاوران و درمانگران و هم برای خوانندگان غیر متخصص، کتابی سودمند و راهگشاست.
اکثر بیماران خواستار آنند که بدانند علت اختلال وسواس - اجبار آنها چیست؟ سؤال بسیاری از آنها این است که آیا توازن شیمیایی بدنشان به هم خورده است؟ عدهای دیگر نیز میخواهند بدانند که آیا کشیدن ماری جوانا موجب این بیماری شده یا آن که وجود نگرانی بسیار زیاد علت آن است؟ سادهترین پاسخ این است که ما هنوز هم چیزی درباره علت این اختلال نمیدانیم، اما پژوهشها رهنمودهایی را در این زمینه فراهم آورده اند.
ما اطمینان داریم که اختلال وسواس اجبار تا اندازهای از طریق وراثت منتقل میشود؛ زمانی که یکی از دوقلوهای یکسان به اختلال وسواس اجبار مبتلا باشد، ممکن است دیگری نیز به همان اختلال مبتلا شود؛ حتی زمانی که آن دو جدای از یکدیگر بزرگ شوند. همچنین به نظر میرسد که اختلال وسواس - اجبار به لحاظ وراثتی با بعضی از اختلالات دیگر ارتباط دارد، از جمله اختلال هراس از مکانهای باز، افسردگی و اختلال توره.