کتاب بر آستان جانان: شرح زیارت نامه آل یاسین و نیایش پس از آن

عبدالصمد شاعلی (به اهتمام)
ناشر: رایحه
تاریخ نشر: شهریور 1387
تعداد صفحه: 248
شابک: 978-964-6615-89-2
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 281 گرم
موجودی:
در حال حاضر این کتاب در سایت عرضه نشده است.
مرور کتاب
درباره کتاب بر آستان جانان: شرح زیارت نامه آل یاسین و نیایش پس از آن

کتاب "بر آستان جانان" شرح روایی زیارت آل یاسین و نیایش پس از آن است و در دو بخش اصلی تنظیم شده است: 

بخش اول: شرح زیارتنامه آل یس 

و بخش دوم: شرح دعای دنبال زیارتنامه

فهرست کتاب بر آستان جانان: شرح زیارت نامه آل یاسین و نیایش پس از آن

در صفحه ۵۸ و ۵۹ این کتاب می خوانیم:

یکی از نویدهای آسمانی که هر زمانی با بیانی به گوش زمینیان رسیده، مژده ظهور منجی و پیشوایی است که با رهبری وی صالحان زمین بر طالحان آن چیره خواهند شد و بشر برقراری شایسته سالاری را عاقبت در این جهان به چه چشم خواهد دید. این بشارت نه تنها در نزد ما مسلمانان دارای اصالتی مقدس است که در کتاب های آسمانی دیگر مانند تورات و زبور و انجیل نیز به آن اشاره شده است. 

 

شعر قوامی رازی در صفحه ۳۹ این کتاب شنیدن دارد: 

یکی از امامان نهان در جهان 

جهانی از او مانده در انتظار

چو آید به سر مدت مصلحت 

نشیند ز باران رحمت غبار 

برون آید از کنج، عیار دین 

جهان را ز عدلش بگردد عیار 

ز کعبه ندا در دهد جبرئیل 

که باطل نهان گشت و حق آشکار 

 

در صفحه ۶۹ می خوانیم:

دادگستری، حق پروری، گسترش یکتاپرستی و براندازی بت پرستی در یک کلام به انجام رساندن فرمان های معطل مانده خداوندی انگیزه ای است که قائم آل محمد در قیام خود به پیگیری آن می پردازد. 

 

در صفحه ۷۹ می خوانیم:

هنگامی که از نماز خواندن حضرت مهدی علیه السلام سخن می گویند اندیشه یاران و دوستداران ایشان بی درنگ به نماز جماعتی معطوف می شود که یکی از باشکوه ترین جماعات خداپرستان در طول تاریخ بشر خواهد بود. 

 

در صفحه ۱۱۳ می خوانیم:

سرگذشت کسانی مانند عزیر پیامبر و اصحاب کهف که در گذشته درگذشته اند و پس از آن دوباره به اذن ایزد منان جان گرفته اند از جمله شگفت انگیزترین آیات محکم و تأویل ناپذیر قرآن مجید است که هر مسلمانی را وادار به پذیرش "رجعت" می کند.

 

در پایان دو سه برگ دیگر از این دفتر ( صفحه ۱۴۵ تا ۱۴۷) را ورق می زنیم: 

زمان: ماه رمضان سال هشتم هجری

مکان: شهر مکه 

دلهره و نگرانی در شهر موج می زند. مردم گرد و غبار سم سواره نظام را بر فراز کوه های مکه دیده و خبردار شده اند که محمد با هزاران مرد جنگی برای فتح مکه عازم شده است. مشرکان به سپاهیان پیامبر چنان می نگرند که گویی به فرشتگان مرگ خود خیره گشته اند! آنان هنوز فراموش نکرده اند که در همین شهر بر محمد چه ها رفته است. به یاد می آورند که به محض آشکار شدن فراخوان وی ابتدا به ریشخندش پرداختند، پس از آن آزارهای جدی تری را در پیش گرفتند. روزی به هنگام نمازخواندن سر و رویش را با زهدان گوسفندی آلودند! روز دیگری وی را چنان سنگ باران کردند که با پیشانی خونین به کوه های پیرامون مکه گریخت. سه سال تمام وی را به همراه نزدیکان و یارانش در دره ای بی آب و علف محاصره و تحریم کردند تا سرانجام برخی از عزیزترین کسانش تاب و توان از کف داده، زندگی را بدرود گفتند! دست آخر هم بر آن شدند که شبانه به منزل او یورش برده، دسته جمعی وی را به قتل برسانند! حتی پس از هجرت ناگزیر وی نیز آرام نگرفتند و با گسیل سپاه به ستیز با وی پرداختند. در جنگ های بسیاری که بر علیه او به راه انداختند مسلمانان فراوانی را به شهادت رساندند. در یکی از همان جنگ ها پیکر بی جان عموی بزرگوارش حمزه را تکه پاره کردند و دندان مبارک حضرتش را نیز با پرتاب سنگی شکستند. اکنون این همان محمد است که با سپاهیان قدرتمندش پیروزمندانه به زادگاه خویش پای می گذارد. مشرکان که پیداست خود را سزاوار کشتاری خونین می دانند، لحظه های سنگین وحشت و اضطراب را یکی پس از دیگری در انتظار صدور حکم قتل عام پشت سر می گذارند، اما محمد در حالی که چهارچوب در کعبه را گرفته رو به ایشان می فرماید: 

«من به شما همان سخنی را می گویم که برادرم یوسف گفت: "امروز سرزنشی بر شما نیست، خداوند شما را می آمرزد و او مهربان ترین مهربانان است" بروید که جملگی آزادید!»

باورنکردنی است! فرمان عفو عمومی پیامبر به همین سادگی صادر می گردد و مکیان کینه توز و شکست خورده انگار تولدی دیگر می یابند! این فقط چشمه ای از اقیانوس مهربانی محمد است! پیامبری که تا آخرین ساعات زندگانی اش در اندیشه امت خویش بود.

کتابهایی با موضوعات مشابه
مشاهده موارد مشابه بر اساس دسته بندی