الف) مفهوم فرایند
فرایند به وقایع و روابط پویا، جاری، مستمر و پیوسته در حال تغییر اطلاق می شود. یکی از مشخصات بارز فرایند حرکت و پویایی، آن است که بر اثر تعامل دائم اجزا موجود در آن صورت می گیرد و آغاز و پایان مشخصی ندارد. و متغیرهای موجود در یادگیری نیز یک فرایند است، چون بر اثر تعامل دائم فرد با محیط همیشه و در همه جا به طور پیوسته و مستمر صورت می گیرد. از طریق یادگیری فرد با محیط آشنا می شود، در مقابل محیط مقاومت می کند، محیط را تغییر می دهد، و برای تأمین نیازهای خود از آن استفاده می کند. گاهی نیز تحت تأثیر آن قرار می گیرد و زمانی خود را با آن منطبق و سازگار می سازد.
ب) مفهوم تغییر
یادگیری تغییری است که طی فرایند تجربه اتفاق می افتد. اصطلاح تجربه مفهوم تغییر را محدود می سازد. محدود کردن معمولا اشاره به علت های مختلف تغییر دارد؛ بنابراین هر تغییری را نمی توان یادگیری نامید. تغییراتی که معلول رشد و بلوغ طبیعی باشند، هرگز یادگیری محسوب نمی شوند. هر چند رشد و بلوغ طبیعی پیش نیاز یادگیری و به نوعی تأثیر گذار بر آن است. همچنین تغییرات حاصل از رفتار انعکاسی و خستگی انطباق حسی، اثر داروها و نیروهای مکانیکی هرگز در قلمرو یادگیری قرار نمی گیرند. به عنوان مثال اگر فردی یک وزنه ۳۰ کیلوگرمی را به طور مکرر بلند کند، ناگهان مجبور می شود آن را آهسته تر بلند کند و در نهایت قادر به بلند کردن وزنه نخواهد شد. این نوع تغییر در رفتار نباید به عنوان تغییر حاصل از تجربه بررسی شود، زیرا چنین تغییری محصول خستگی و فرایندی فیزیولوژیک است یا هنگامی که شخص وارد اتاق تاریکی می شود، ابتدا قادر به دیدن اشیا ،نیست اما به تدریج واضح تر خواهد دید.
در دنیای پیشرفته و دیجیتالی امروز، نقش معلمان و مدیران مدارس در فرآیند آموزش و پرورش بسیار مهم و حیاتی است. معلمان و مدیران مدارس نه تنها باید با اصول و مبانی تعلیم و تربیت آشنا باشند، بلکه باید قادر باشند فرآیند آموزشی را به گونهای اجرا کنند که دانش آموزان را به سمت خودکفایی و خودآموزش ببرند.
کتاب «مهارتهای آموزشی و پرورشی - جلد اول (روشها و فنون تدریس)» نوشته حسن شعبانی، با در نظر گرفتن چنین فلسفه ای، به موضوعات مختلف در حوزه تدریس و آموزش پرداخته است. نویسنده معتقد است که معلمان نباید صرفا منبع و انتقال دهنده دانش باشند، بلکه باید در نقش طراح، مدیر و جهت دهنده فعالیتهای آموزشی قرار بگیرند.
با نگرشی به تاریخچه این کتاب، میبینیم که پس از ده سال انتشار اولیه، این اثر به دو جلد با عنوانهای «مهارتهای آموزشی و پرورشی» و «مهارتهای آموزشی» منتشر شده است. اما با استقبال گسترده همکاران و دانش آموزان، نویسنده تصمیم به بازنگری و ویرایش مجدد این دو جلد گرفته و نتیجه، دو جلد مجدد با عناوین «مهارتهای آموزشی و پرورشی (روشها و فنون تدریس)» و «مهارتهای آموزشی و پرورشی (نظریهها و الگوهای تدریس)» است.
در جلد اول این کتاب، که به روشها و فنون تدریس میپردازد، سه بخش کلیدی وجود دارد: مبانی نظری تدریس-یادگیری، مدیریت و طراحی فعالیتهای آموزشی و اجرای فعالیتهای آموزشی. این سه بخش همراه با یازده فصل، موضوعاتی از قبیل مبانی نظری یادگیری، مدیریت کلاس درس، طراحی آموزشی و روشهای مختلف تدریس را پوشش میدهد. به ویژه، با توجه به دنیای دیجیتال و تکنولوژیک امروز، مطالب مرتبط با یادگیریهای الکترونیک به کتاب افزوده شده اند.
در کل، این کتاب با تأکید بر نقش حیاتی معلمان و مدیران مدارس در عصر اطلاعات، رویکردی نوین در حوزه آموزش و پرورش ارائه میدهد. این رویکرد به دانش آموزان کمک میکند تا به جای وابستگی به معلم، خود به عنوان معمار تعلیم و تربیت خود قرار بگیرند.
پیشگفتار
بخش اول: مبانی نظری تدریس - یادگیری
فصل اول: مبانی نظری یادگیری
فصل دوم: مبانی نظری تدریس
فصل سوم: ارتباط و نقش آن در فرایند آموزش
بخش دوم: مدیریت و طراحی فعالیتهای آموزشی
فصل چهارم: مدیریت کلاس درس
فصل پنجم: هدفهای آموزشی و منابع تعیین آنها
فصل ششم: طراحی آموزشی و مراحل تحلیل و تنظیم آن
فصل هفتم: روش تنظیم برنامههای درسی ترمی و روزانه
بخش سوم: اجرای فعالیتهای آموزشی (روشها و فنون تدریس)
فصل هشتم: روشهای تدریس مبتنی بر انتقال مستقیم
فصل نهم: روشهای تدریس مبتنی بر تعامل
فصل دهم: روشهای تدریس مسئله محور
فصل یازدهم: روشهای آموزش انفرادی
منابع