در مورد کتاب حاضر می توان دو ضرورت اصلی برای این پژوهش را به صورت کلی برشمرد: ضرورت اول: نبود متغیرهایی در سطح خرد (بنگاه) در رویکرد کارکردی نظام نوآوری فناورانه موجب آن شده است که محققان از توجه به قابلیت های درونی بنگاه که در مسیر توسعه نظام مفید واقع می شوند، غافل بمانند و تجویزهای سیاستی آن ها عمدتا متمرکز بر جنبه های کلان و بر نهادهای سیاستگذار و به ویژه دولت باشد. تمرکز بسیار بر حوزه کلان سیاستگذاری موجب می شود تا توجه لازم به بستر هدف این سیاستگذاری ها (بنگاه ها) نشود و قابلیت های لازم درون بنگاه ها به منظور جذب این سیاستگذاری ها چندان مورد بررسی و مداقه قرار نگیرد. به دلیل بی توجهی به این سطح از متغیرها، عدم شکل گیری و توسعه مناسب قابلیت های نوآوری فناورانه بنگاه ها می تواند همواره یکی از شکست های نظام نوآوری و از عوامل مسدود کننده آن به شمار آید.