نحوه ی شکل گیری پدیده های مربوط به سازگاری الکترومغناطیسی(EMC) و به وجود آمدن این موضوع، از زمانی آغاز شد که اولین تداخل الکترومغناطیسی(EMI) توسط شخصی به نام مارکنی مشاهده شد. او اولین خط انتقال را به وسیله ی رشته ای از سیم های مسی در سال ۱۹۱۰ ایجاد کرد. در آن زمان، دستگاه ها یا سیستم های گیرنده فقط تعداد محدودی از گیرنده های رادیویی بودند که در جاهای مختلف و جدا از یکدیگر قرار داشتند؛ به این ترتیب مسئله تداخل، مسئله مهمی به حساب نمی آمد. هدف ما در این کتاب این است که با آگاهی یافتن از مسائل مربوط به EMC، بتوانیم مدارها یا سیستم های الکترونیکی و مخابراتی (بویژه دیجیتال فرکانس بالا) طراحی کنیم که سازگار با محیط های الکترومغناطیسی مختلف باشند؛ یعنی بتوانند در هر محیط الکترومغناطیسی، بدون ایجاد اشکال و تداخل الکترومغناطیسی به نحو مطلوبی کار کنند.