حاجی محمد جان قدسی، از شاعران تازه گویی است که قدرتش در قصیده بیش از غزل خودنمایی میکند، در مشهد دیده به جهان گشود و در جوانی حج گزارد. در سال ۱۰۳۰ منصب خزانه داری آستان قدس رضوی بر عهدهاش گذاشته شد و بیشتر قصاید او در مدح حضرت امام رضا علیه السلام است.
عمر قدسی از پنجاه گذشته بود که پسر جوان خود را از دست داد و همین مصیبت شد که رو به هند کند. در سال ۱۰۴۲ به آن کشور رسید، به دربار شاه جهان راه یافت و از حرمت و اعتبار تمام برخوردار گردید. در ۱۰۴۵ به دستور پادشاه او را به زر سنجیدند و هم وزن خود ۵۵۰۰ روپیه دریافت داشت.
قدسی - همچون کلیم - به فرمان شاه جهان به سرودن مثنویای در شرح احوال وی پرداخت ولی عمرش به تکمیل آن وفا نکرد و به سال ۱۰۵۶ در لاهور درگذشت. قدرت قدسی در قصیده بیش از کلیم است و اگر زودتر از او به هند میرسید، مقام ملک الشعرایی را از آن خویش میکرد. همچنان که نصر آبادی متذکر شده است، قدسی در قصیده گاهی ابیات بینسبت دارد و سراج الدین علیخان آرزو و میر غلامعلی آزاد بلگرامی معتقدند که او قصیده را مانند غزل، اکثر پریشان میگوید و حق با آنان است. در قصاید قدسی به ابیاتی مضمون دار ولی اغلب بیارتباط با یکدیگر بر میخوریم. همینعدم تناسب ابیات و احیانا پریشان گویی شاعر بود که شیدای فتحپوری را بر آن داشت تا بر یک قصیده او انگشت اعتراض بگذارد و با همان وزن و قافیه به انتقاد بپردازد. قدسی ساقی نامهای در ۲۴۰۰ بیت به طرز ظهوری ترشیزی دارد که معجونی از مطالب گوناگون است. در غزلهای او مضامین بلند و استعارات و ترکیبات بدیع کمتر به چشم میخورد. تعبیرات نو را بیشتر در قصاید و مثنویهایش میتوان دید. از ویژگیهای او استفادۀ بسیار از صنعت ارسال المثل است و به خوبی از عهدۀ آن بر میآید.