در گستره جغرافیای اسلام که بخش وسیعی از سه قاره بزرگ جهان، آسیا، افریقا و اروپا را در بر می گرفت و مسیرهای متعدد تجارت جهانی و گذرگاه های فراوان مهاجرت علمی را نیز شامل می شد، اندیشمندان مسلمان با هویت های قومی و نژادی مختلف در تمام حوزه های علمی، نقلی و عقلی، ادبیات مکتوب فراگیری را تولید کردند و از آن رهگذر می توان تلاش علمی مسلمانان ـ اعم از عرب و مستعرب، فارس و ترک ـ را ارزیابی کرد. ویژگی بارز این ادبیات علمی، هم سویی آن با عقل بشری و نشان دادن اهمیت انسان در نظام خلقت و به عبارتی دیگر سرشت عقل گرایی و انسان گرایی مکتوبات علمی مسلمانان است. در کتاب حاضر که حاصل پژوهش یکی از استادان مسلمان مصری است، تلاش می شود تا حاصل ارج گذاری علم و دانش در اندیشه اسلامی که همان میراث مکتوب ماست، در یک بررسی تطبیقی نشان داده شود؛ میراثی که غربی های غیرمسلمان در عصر تاریک حیات خود ـ قرون وسطی ـ از آن بهره گرفتند و تمدن نوین خود را بر آن بنیان نهادند.
نویسنده در این عظمت و نقش آفرینی تمدن انسان ساز اسلامی را بازگو و موارد ضعف استشراق اسلام ستیز را بیان کرده است. تأکید مؤلف بر عقل گرایی، انسان گرایی و تسامح فرهنگی و علمی در حوزه فرهنگ تمدن اسلامی، صلح طلبی ذاتی اسلام که موجب جهانی شدن تمدن اسلامی در قرون گذشته شد، ارائه گنجینه ای سرشار از آثار و پژوهش های محققان مسلمان و غیرمسلمان در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی و تاریخ علوم که بسیاری از آن ها شایسته ترجمه به فارسی است، بیان دغدغه ها نسبت به وضعیت امروز اسلام و جهان و اینکه تمدن اسلامی تمدنی مردم سالار نبوده، از ویژگی های این کتاب است.
مؤلف این گونه جمع بندی می کند که نباید علت پویایی و سازندگی تمدن اسلامی را تأثیرپذیری آن از تمدن سه گانه یونان، ایران و هند، به همراه نهضت ترجمه دانست، بلکه انسان گرایی اسلامی و تسامح ذاتی این آئین بود که باعث شد میراث سایر ملل به مجموعه تمدن اسلامی راه پیدا کند.