ما در کجای تاریخ قرار گرفته ایم؟ ایران پنجاه سال پیش و صد سال پیش چگونه بود؟
ایران هفتصد سال و دو هزار سال پیش چگونه بود؟
ایران صد سال آینده چگونه خواهد بود؟
آینده ما ریشه در حال و گذشته ما دارد. پس از هشتصد سال غفلت، ایران به حرکت درآمده است، از غفلت آگاه شده است، به عقب ماندگی خود آگاه شده است، آیا به راهی که باید برود آگاه است؟ آیا خرد و بصیرت بر رفتار ما حاکم شده است؟ آیا دنیای مدرن و مبانی آن را درک کرده ایم؟ برای آینده خود چه چیزی ترسیم کرده ایم؟ آیا برای استفاده از استعدادهای طبیعی مان، برای استفاده از منابع طبیعی مان، برای استفاده از موقعیت تاریخی و جغرافیایی خود آمادگی و ابزار لازم را کسب کرده ایم؟ جامعه ما تا چه اندازه از تاریخ دور و نزدیک مان عبرت گرفته است؟ تا چه اندازه آمادگی داریم از خودمان و از منافع مان در مقابل دیگران دفاع کنیم؟ آیا به قعر تاریخ فرستاده خواهیم شد مانند برخی از قوم ها، یا به کشوری تأثیر گذار و پایدار در تعاملات جهانی تبدیل خواهیم شد؟
مؤلف در این کتاب می کوشد به این سوالها بپردازد و پاسخ در خور بدهد.