این کتاب شامل 87 شعر کوتاه و بلند شاعر با مضمون اجتماعی است. شمس لنگرودی در سال های اخیر با انتخاب زبانی ساده و روان سعی برآن داشت تا با خوانندگان بیشتری ارتباط برقرار کند اما در این مجموعه گرچه کارکرد زبان در همان روابط ساده زبانی قرار می گیرد اما وجه تخیلی بیان و گاه غیرواقعی بودن مضمون، سبب می شود تا زبان از ساحت روزمر گی به ساحت فراواقعی برود، به همین دلیل کسانی که با زبان 53ترانه عاشقانه خو گرفته اند شاید نتوانند با شعرهای این مجموعه مانند کارهای پیشین ارتباط برقرار کنند. شعر شمس شعر ساده ای است. سادگی با جهان شعر او سخت پیوند دارد. فهم شعر او برای خواننده آسان است. نه به دلیل سادگی جهان او، بلکه به دلیل روایت ساده او از جهان پیچیده امروز. او ساده و عمیق روایت می کند. شاعر با پاسخ به این سوال که شعر چیست؟ کتاب را آغاز می کند. سه شعر ابتدایی کتاب به این سوال پاسخ می دهد که شعر از نگاه شاعر چیست و این چیستی چه نسبتی با جهان درونی و بیرونی شاعر دارد. همین سه شعر نسبت شاعر را با جهانی که می خواهد در دیگر شعرهایش بیافریند نشان می دهد. شعر یاریگر انسان در بن بست های زندگی اجتماعی است: شعر/ از دستم ظهور می کند / وقتی به باز کردن هیچ دری / قادر نیست. ظهور شعر یعنی بروز ناخودآگاه درونی در برابر رویدادهایی که آگاهانه اتفاق می افتد. شعر چون با من های اجتماعی پیوند دارد بیشتر در آگاهی شکل می گیرد نه ناآگاهی. در شعر دوم، شعر، فریاد بی امان از سوراخ کلید زندان است و در شعر سوم، شعر راهی به سوی شدن است. شعر از هوای ترک خورده ظهور می کند / وقتی آفتاب / بارانی ابریشمی اش را بر می دارد از افق / راهی روز می شود. کلیت مفهومی این تعاریف نشان می دهد شاعر در این مجموعه رویکردی کاملا اجتماعی دارد. شعر برای او با جامعه و نسبتی که انسان با جامعه دارد تعریف می شود و این تعریف ساحت شعر را از موقعیت فردی به موقعیت اجتماعی سوق می دهد. شاعر درصدد ایجاد جهان ممکن برای نبوده های این جهان واقعی نیست بلکه او همین جهان را در یک جامعه تعریف شده نقد می کند و نمی خواهد با حذف این جهان، جهان تازه ای را برای خود و خواننده فراهم کند.