دکتر مرتضی بهشتی نویسنده و وکیل دادگستری، در ادامه پژوهش های خویش اثری را تقدیم مخاطب کرده است با نام پژواک مهاجرت که بدون پیش داوری و قضاوت نسبت به بد یا خوب بودن امر مهاجرت، صرفاً با رصد کردن پیش نیازهای مهاجرت و پیامد های مثبت و منفی آن، بایسته ها و نبایسته هایی از این مرحله مهم زندگی را پیش روی خواننده قرار می دهد تا بتواند تصمیمی جامع و همه جانبه برای خود و نسل های پیشین و پسین خویش بگیرد؛ زیرا مهاجرت نیز همانند تولد، زایشی است که تبعات آن فقط متوجه خودمان نیست، بلکه جامعه پیرامونی مهاجر را نیز در برمی گیرد و بر زندگی عموم مردمی که مهاجر را می شناسند یا نمی شناسند اثربخش می باشد.
صاحب این اثر که خود دغدغه حق خواهی و حرکت بر مسیر حق را پیش از تکلیف و وظیفه نشانه می رود، مهاجرت و پژواک آن را به گونه ای دنبال می کند که فرد را راهنمایی باشد تا با کمترین آسیب، بهترین انتخاب زندگی اش را داشته باشد و قدرت انتخاب او را افزایش داده تا بتواند از دشواری های زندگی جدید به سلامت عبور کند و با کمترین نگرانی، زندگی در غربت را پذیرا باشد.
نویسنده با الهام از تعبیر زیبای مرحوم دکتر علی شریعتی که می گوید:
در پس چهره هر مدنیتی مهاجرتی پنهان است؛ و به سخن هر جامعه بزرگی که گوش فرادهیم، به زبان تاریخ یا اساطیر از هجرتی حکایت می کند و این هجرت گسیختن پیوند جامعه با زمین جهان بینی انسان را متحول ساخته و گسترده می کند و در نتیجه یخ های انجماد و انحطاط اجتماعی و مذهبی و فکری و احساسی ذوب می شود و اجتماع راکد جریان می یابد.
بهشتی در اثر جدیدش؛ برای مهاجرت نقش تحول آفرین و بی بدیلی در ذوب کردن یخ های انجماد و انحطاط فکری و اجتماعی قائل است، و آن را مهم ترین عامل در تحرک و پویایی جامعه و گسترش جهان بینی افراد مهاجر به شمار می آورد. و از همین روست که در پژواک مهاجرت، پس از نگاهی تاریخی و اجتماعی به مفهوم مهاجرت، از منظر حقوقی به بایسته های حقوقی مهاجرت و تبیین تعهدات حاکمیت، در نحوه پردازش مهاجرت و ایجاد ارتباط منطقی بین اقتضائات ملی و اقتصادی و علمی مهاجرین و تکلیفی که حکومت در مقابل مهاجرین برعهده دارد اشاره داشته؛ که در این نوشته توصیفی، به بخش هایی از آن می پردازد:
۱. باید پذیرفت بخش عظیم موفقیت کشور های مهاجرپذیر، ایجاد امنیت روانی در ارتباط با مدیریت جاری در کشور با مردمان خویش می باشد و همین شاخصه نقش مهمی در جذب سرمایه های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کشور های مهاجرخیز ایفا می کند. بنابراین در کنار امنیت آشکار و فیزیکی که باید در چهره شهر شاهد بود، شرایط امنیت روحی و روانی نیز باید برای همگان فراهم گردد تا فقدان آن موجب نشود که ملتی گمشده روحی و روانی خویش را در آن سوی مرزها پیدا کند!
۲. باید منازعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور را به حداقل رساند تا مشاجرات و خستگی های ناشی از آن، زمینه مهاجرت فیزیکی و روحی افراد جامعه را سبب نشود. زیرا آرامش و زندگی توأم با مهربانی، خواست همیشگی انسان ها بوده و از بدیهیات غیرقابل انکار می باشد که فقدان آن موجب می شود عد ه ای این بخش گمشده از زندگی شان را در سرزمین های دیگر جست و جو کنند و برای رسیدن به آن، روش مهاجرت را انتخاب نمایند.
۳. امروزه دیگر نمی توان انتظار داشت جامعه نداند و برای دانستن تلاش نکند، زیرا شاهد تبلور دهکده جهانی هستیم و رخدادها و شرایط به صورت لحظه ای در اختیار طبقات گوناگون قرار می گیرد و آنان خود، با دقت تمام به تجزیه و تحلیل جامعه پیرامونی خویش می پردازند. لذا، برای جلوگیری از گسست تفکر و فهم عمومی از عملکرد نظام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با زندگی مردم، باید از طرح مطالب غیرواقعی از کشور و دنیا اجتناب کرده و از قاعده اقناع وجدان عمومی در ایجاد همدلی بین حاکمیت و مردم استفاده کرد و با حذف سیاست های قیمومیت عامه و تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی و عناوین بی شماری از این دست که متأسفانه روزبه روز هم شاهد فزونی آن هستیم، از گسست بیشتر ملی و دینی مردمان سرزمین مان اجتناب کنیم و موجبات تقویت همدلی عمومی را فراهم سازیم.
۴. ایجاد تسهیلات لازم برای جذب هیئت علمی افرادی که به وسیله گرفتن کمک مالی دانشگاه خارجی (fund) در حال تحصیل در کشور های دیگر می باشند و شرایط و صلاحیت عمومی لازم برای جذب را دارا هستند. این امر متأسفانه در حال حاضر تا حدی با بی مهری وزرات علوم همراه گردیده است، به نحوی که با توجه به ثبت نام جذب اعضای هیئت علمی در فراخوان سراسری وزارت علوم در تاریخی مشخص، بسیاری از این افراد به دلیل عدم اطلاع از زمان ثبت نام، اساساً امکان ورود به رقابت را از دست می دهند. در شرایط دیگر متأسفانه ناهماهنگی بین دانشگاه های کشور در این خصوص منجر به این می شود که فرد برای انجام مصاحبه های هر کدام از دانشگاه ها در زمان های مختلف هر بار مجبور به مسافرت به ایران شود که این مشکلات خود این مسئله را در اذهان این افراد تداعی می کند که گویا وزارت علوم چندان راغب به جذب آن ها نیست.
۵. تلاش در جهت واقعی نشان دادن دنیای غرب به نحوی که در کنار بیان مزایای آن، شفاف سازی لازم پیرامون مشکلات آن نیز انجام گیرد، تا افراد با اطمینان بیشتر به رسانه های دولتی، تمام واقعیت را مشاهده کنند و درصورت تصمیم به مهاجرت، با آگاهی بیشتر بتوانند از ابعاد منفی مهاجرت بکاهند و از زیبایی های هجرت بهره مند شوند. به تعبیر دیگر، سعی شود مهاجرت و جوامع مقصد را این قدر زشت و ناپسند ارائه ندهیم که مهاجر ایرانی مهاجرت را مساوی با ترک وطن و دوری از اصالت نسل خویش به حساب آورده و خود را در موضع جدید با کشور و رژیم سیاسی و فرهنگی آن به شمار آورد، بلکه مهاجرت را هم بخشی از زندگی و برنامه خویش تلقی کند، ضمن اینکه اصالت و ارتباط روحی و روانی خویش را در آن سوی مرزها پیدا کند!