نصراالله کسرائیان، عکاس زاده ی لرستان، پدر عکاسی قوم شناسی و مردم نگاری ایران لقب گرفته است. او مجموعه های با ارزشی از فرهنگها، قومیت ها و مکان های ایران عکاسی و منتشر کرده است، از جمله قشقایی ها، تخت جمشید، ابیانه، درنگ، بازارهای ایران، دماوند، ماسوله، شمال، برکناره، معماری ایران، اصفهان، کردهای ایران، کویرهای ایران و سرزمین ما ایران. زیبا عرشی، همسر کسرائیان، در تدوین بازارهای ایران همکار عکاس بوده است. حضور او، که جامعه شناس نیز هست، عکسهای این مجموعه را از نظر مفهوم و دیدگاه به فراتر از ثبت مکان و لحظه برده است. این مجموعه را میتوان نوعی تاریخ نگاری مصور از فرهنگ معیشتی تاریخی قومیتی ایران به حساب آورد. او در آغاز کتاب میگوید: بازار نه فضاست و نه مکان و نه ساختار. بازار حسی است کهن، بازار نه کهن الگوی تولید، توزیع و مبادله، که جمع تمامی مناسبات اجتماعی تاریخی و مذهبی و زیستی در ناخودآگاه جمعی و تاریخی انسان شرقی است. بازار برای انسان غربی به شهادت نوشته های سیاحان منشأ تخیلات تمام نشدنی در مورد جهان شرقی است. روایت ها، خاطرات و داستانهای بی شماری از این سوژه یاگزوتیک نقل و نگارش شده است. این سوژه همانقدر که برای شرقی جذاب است برای سیاح و توریست غربی هم هست. این جذابیت از کجا می آید؟ از نفس خرید و فروش؟ از مجموعه چیزهای متنوع و نادری که انسان میبیند؟ از حضور انسانهایی که گویی به دنبال گمشده ی خود میگردند؟ هرچه هست اینهمه در روح بازار نهفته است؛ در آن رازی که هنوز خود را بر ما آشکار نکرده است؛ در ناخودآگاه فرهنگی که دسترسی بدان برای ما دشوار است.