سبد خرید شما خالی است.
"قفل بزرگی روی در زیرزمین زده اند. از نرده های کوچک روی در میگیرم، کلید را میچرخانم، در را سمت خودم میکشم و قفل را باز میکنم. دستهایم سیاه شده اند. نمونه کلید را سهیل برایم درست کرده است. امروز وقتش رسیده بود. دارویی را که بعد از کشف بزرگاش اختراع کرده بود دیگر آماده شده بود و میشد ریخت روی لوازمی که همه برای مرجان هستند."