در جنگ کریمه کشورهای انگلستان، فرانسه، روسیه و عثمانی همگی چه از لحاظ نیروی انسانی و چه از نظر مالی، دستخوش خسارت های فاحشی شدند. اما این جنگ به علت دیگری مصیبت بار بود: این کشت و کشتار هیچ حاصلی نداشت. جنگ نتوانست مسائلی را که به آغاز آن انجامیده بود حل و فصل کند. دوباره بعد از مدتی، طرف های درگیر در نبرد، به جنگ با یکدیگر پرداختند و سربازان بیش تری کشته شدند. از جمعیت غیر نظامی این کشورها تعداد بیش تری کشته شدند و سرزمین های آن ها هرچه بیش تر به کام ویرانی و انهدام کشیده شد. گرچه دلایل جنگ مبهم و توضیح آن ها دشوار است اما تعارض اساسی و واقعی که منجر به جنگ شد به نحو تکان دهنده ای روشن است. یک بار دیگر قدرتی اروپایی تلاش می کرد سلطه خود را بر این قاره تثبیت کند. در اواسط قرن نوزدهم، نیکولای اول، تزار روسیه، تلاش کرد مهار دهانه رودخانه دانوب و دریای سیاه را از چنگ عثمانی درآورد و خود آن را به دست گیرد و به این وسیله توازن قوا در اروپا را بر هم زند. قدرت های اصلی اروپا حمله نیکولای به ترکیه را گام نخست در تلاش برای تسلط بر سراسر قاره می دانستند و برای مقابله با او متحد شدند. جنگ کریمه یکی دیگر از مجلدهای مجموعه تاریخ جهان است که توسط آرش عزیزی ترجمه شده است.