سبد خرید شما خالی است.
کنو لپ، قهرمان این داستان، رندی آزاده است و قلندری صحراگرد. درزندگی موفقیتی نصیبش نشده ودرپایان عمر دستش ازهر بضاعتی خالی است. ( گمراه) است که دردستگاه بی رنگ اما به قید قاعده درقرار آمده کارگران وزحمتکشان پرتلاش وحساب سوداگران جایی ندارد. اما درپشت نقاب شادی وبازیگوشی این صحرا گرد خیال پرداز، که با روح ساده وکودکانه خود همه جا برای مردم زحمتکش وسربراه شهرها و دهات شادمانی وشادابی وبرای کودکان ودختران بازی وبذله ودلداگی ارمغان دارد، مرد دیگری نهفته است که تنها و بی خانمان است وبه ولگردیوبی آرامی محکوم است.