فیلسوفان متعددی شباهت میان آموزه های فلسفی کتاب ساختار انقلاب های علمی تامس کوهن با فلسفه ی ویتگنشتاین متأخر را نشان داده اند؛ اما باید توجه کرد که حاصل تأثیر بنیادینی که کوهن از ویتگنشتاین گرفت نه صرفاً مجموعه ای از آموزه های فلسفی، بلکه شیوه ی فلسفه ورزی او بود. از نظر ویتگنشتاین، اندیشه ی فلسفی رایج متأثر از علوم طبیعی به دنبال «تبیین» امور است و، از این رو، در میان انبوهی از نظریه ها سرگشته و حیران است، در حالی که کار فلسفه صرفاً «توصیف» است و باید از هر نوع تبیینی در فلسفه پرهیز کرد. در واقع، آن چه کوهن از ویتگشنتاین وام گرفت همین شیوه ی فلسفه ورزی بود که آن را برای فهم تحول و تطور «علم» به کار بست. همه ی شباهت های بعدی میان آموزه های فلسفی کوهن با ویتگشنتاین پیامد همین شیوه ی فلسفه ورزی است. کتاب توصیف فلسفی علم می کوشد تا پس از ایضاح شیوه ی فلسفه ورزی ویتگنشتاین متأخر، خوانشی جدید از کتاب ساختار انقلاب های علمی تامس کوهن عرضه کند تا بسیاری از ابهام های مطرح شده در خصوص آن رفع شوند.