سبد خرید شما خالی است.
در اواخر دهه ۱۹۸۰ جغرافیای انسانی و علوم اجتماعی وارد فرایندی شد که بعدها تغییر فرهنگی نام گرفت. این روند درک جدیدی از فرهنگ به عنوان محصول بحثهایی بود که از راه آن هویت و تجربههای خود را نشان میدهند. در این راستا جغرافیدانان فرهنگی به بررسی روابط فضایی و مفهوم مکان از راه موضوعات هویت بازنمود و مصرف پرداختند. همان طور که کلاک (۱۹۷۵) بیان میکند، تغییر فرهنگی رواج دوبارۀ پژوهشهای روستایی را به دنبال داشت و به تجدید حیات و هیجان بررسی زندگی روستایی افزود. برای مثال جغرافیدانان روستایی از موضوعات مربوط به هویت و باز نمود کمک گرفتند تا شیوههای شکل گیری زندگی روستایی را به صورت استدلالی بررسی کنند.